دسته‌ها
نظرات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه

انتخاب داور برخلاف اصول داوری

موضوع: انتخاب داور برخلاف اصول داوری

استعلام :

در قراردادی طرفین موضوع حل اختلاف را به داوری ارجاع و مقرر کرده‌اند هر طرف یک داور معرفی کند.

هر یک از داوران نظری مخالف داور دیگر ارائه کرده‌اند و یکی از طرفین با مراجعه به دادگاه ابطال رأی داور مقابل را درخواست کرده است.

دادگاه نیز به سبب انفرادی بودن رأی صادره آن را فاقد اوصاف رای داوری دانسته و قرار عدم استماع دعوا صادر کرده است.

(نتیجه: در داوری ای که در آن توافق بر رسیدگی با بیش از یک داور بوده اگر رای توسط یک داور صادر شده باشد اعتبار نخواهد داشت (یعنی قابل اجرا نیست) حتی درخواست ابطال آن رای قابل رسیدگی توسط دادگاه نخواهد بود.)

  1.  آیا دادگاه ، صالح به رسیدگی به اصل دعوا و اختلاف است؟
  2.  آیا با درخواست طرفین ، دادگاه می‌تواند رای داورها را ابطال و آنها را ملزم به صدور مجدد رای کند؟
  3.  آیا طرفین در صورت عدم توافق می‌توانند از دادگاه درخواست داور نمایند و آیا دادگاه ملزم به تعیین داور است؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

 

اولاً

از مواد ۴۵۹ و ۴۶۴ قانون آیین دادرسی دادگاه‌‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ چنین مستفاد می شود که:

 

علی‌الاصول هیات داوری باید به گونه‌ای تعیین شود که در فرض اختلاف نظر بین آنان تحقق اکثریت امکان‌پذیر باشد.

 

پس در این فرض اصول انتخاب داور رعایت نشده است.

در فرض سؤال که طرفین قرارداد هیات داوری را با دو عضو تعیین کرده‌ و فرآیندی برای تعیین عضو سوم نیز پیش‌بینی نکرده‌اند،

ترکیب تعیین شده در صورتی مجاز به صدور رأی می‌باشد که رأی خود را به اتفاق آراء صادر کند.

 

بنابراین، در فرض سؤال که اشخاص تعیین شده هر یک جداگانه نظری معارض با دیگری اعلام کرده‌اند، نظرات اعلامی عنوان رای داوران منتخب را ندارد و فاقد اعتبار است.

ثانیاً

در فرض سؤال چنانچه مهلت داوری سپری نشده باشد،

 

داوران تعیین شده در صورت حصول اتفاق نظر می‌توانند مجدد رای صادر کنند و در فرض سپری شدن مهلت داوری، رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه خواهد بود.

نتیجه گیری

برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی طرفین باید موقع توافق و تعیین داوری ، یا یک داور انتخاب کنند یا اگر هیات داوری تعیین می کنند تعداد آنها فرد باشد تا رای اکثریت مورد تایید قرار بگیرد.

همچنین طرفین در هر زمان حتی پس از طرح دعوا در دادگاه می توانند دوباره برای حل و فصل اختلاف خود مرجع داوری را تعیین کنند.

اما اگر مدت داوری سپری شد و طرفین در این باره به توافق نرسیدند هر کدام می توانند برای طرح دعوا در دادگاه اقدام نمایند. در هر صورت برای پیشگیری ار عواقب انتخاب داور برخلاف اصول داوری بهتر است از مشاوره داوری بهره مند شوید.

شماره نظریه : 7/1402/1113

شماره پرونده : 1402-127-1113

تاریخ نظریه : 1403/04/29

دسته‌ها
نظرات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه

رای داوری راجع به تایید فسخ قرارداد

استعلام:

چنانچه دادگاه حکم بر ابطال رای داور راجع به تایید فسخ قرارداد صادر کند و خواهان پرونده داوری بار دیگر به داور مراجعه و رأی داوری را به همان ترتیب قبلی اخذ کند و مجدد ابطال رأی اخیرالصدور از دادگاه خواسته شود، با توجه به وحدت سبب ادعایی بابت فسخ قرارداد،

  • آیا تصمیم داور در صدور رأی بر تأیید فسخ، خلاف رأی قطعی دادگاه، دارای وجهه قانونی است؟
  •  با توجه به سابقه امر، دادگاه در پرونده جدیدالطرح باید به چه نحو رفتار کند؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

در فرض سؤال که دادگاه ، رای داوری راجع به تایید فسخ قرارداد را ابطال کرده و بار دیگر دعوای فسخ به همان سببی که سابقاً مورد رسیدگی قرار گرفته است، در مرجع داوری مطرح شده است،

با عنایت به ماده 491 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 ، داور صلاحیت رسیدگی ندارد.

شماره نظریه : 7/1401/601

شماره پرونده : 1401-139-601

تاریخ نظریه : 1401/10/28

دسته‌ها
نظرات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه

ارجاع دعاوی شرکت‌های دولتی به داوری

موضوع: ارجاع دعاوی شرکت‌های دولتی به داوری

استعلام :

در اساسنامه شرکتی دولتی امکان ارجاع دعاوی به داوری پیش‌بینی شده و همچنین در اساسنامه ، ارجاع امر داوری از هیأت مدیره به مدیر عامل تفویض شده است؛

آیا این مقرره به منزله بی‌نیازی از موافقت هیأت دولت موضوع اصل ۱۳۹ قانون اساسی است؟

و به عبارتی دیگر آیا ارجاع دعاوی شرکت‌های دولتی به داوری مستلزم موافقت هیأت دولت است؟

در فرض سؤال آیا تصویب یا عدم تصویب اساسنامه شرکت دولتی توسط هیأت وزیران ، مؤثر در مقام است؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

اولاً

به طور کلی در هر موردی که دعوا راجع به اموال دولتی و عمومی باشد؛ اعم از آنکه اموال مذکور در اختیار سازمان ها و نهادهای دولتی باشد و یا در اختیار شرکت های دولتی؛ رعایت مقررات اصل ۱۳۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده ۴۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ ضروری است.

(اصل ۱۳۹ :صلح دعاوی راجع به اموال عمومی و دولتی یا ارجاع آن به داوری در هر مورد، موکول به تصویب هیأت وزیران است و باید به اطلاع مجلس برسد. در مواردی که طرف دعوی خارجی باشد و در موارد مهم داخلی باید به تصویب مجلس نیز برسد.)

(ماده ۴۵۷ قانون آیین دادرسی مدنی: ارجاع دعاوی راجع به اموال عمومی و دولتی به داوری پس از تصویب هیئت وزیران و اطلاع مجلس شورای اسلامی صورت می‌گیرد. در مواردی که طرف دعوا خارجی یا موضوع دعوا از موضوعاتی باشد که قانون آن را مهم تشخیص داده، تصویب مجلس شورای اسلامی نیز ضروری است.)

ثانیاً

درج عبارت کلی ناظر بر تجویز ارجاع دعاوی راجع به اموال شرکت دولتی به داوری در اساسنامه شرکت و همچنین ارجاع امر داوری از هیأت‌مدیره به مدیرعامل آنگونه که در فرض استعلام آمده است و صرف تصویب بعدی اساسنامه از سوی هیأت دولت، موجب نمی‌شود عموم و اطلاق حکم مقرر در اصل ۱۳۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده ۴۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ نادیده گرفته شود؛

زیرا حکم مندرج در اساسنامه شرکت دولتی در مقام بیان حدود اختیارات رئیس هیأت‌مدیره و مدیرعامل شرکت بوده و اعمال آن منوط به رعایت قوانین حاکم است و این امر به معنای تصویب و تجویز کلی ارجاع دعاوی به داوری بدون رعایت مقررات یادشده نمی‌باشد.

ثالثاً

ارجاع اختلاف بین کارفرمای دولتی (از جمله شرکتهای دولتی) و پیمانکار خصوصی ، اعم از شخص حقیقی یا حقوقی ، به داوری شورای عالی فنی موضوع بند «ج» ماده ۵۳ شرایط عمومی پیمان، با توجه به مصوبه شماره 5005/ت 28591 مورخ 12/3/1382 هیأت وزیران که به منزله مجوز قانونی مذکور در اصل ۱۳۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد، فاقد اشکال است.

شماره نظریه : 7/1402/894

تاریخ نظریه : 1402/11/21

ایران داوری مرکز تخصصی داوری در ایران است که با حضور مشاوران متخصص و مجرب آماده ارائه خدمات داوری ، قبول داوری ، مشاوره های تخصصی داوری می باشد.

دسته‌ها
رویدادها

تکلیف دادگاه به صدور ابلاغیه و اجراییه رای داوری

تکلیف دادگاه به صدور ابلاغیه و اجراییه رای داوری

تکلیف دادگاه به صدور ابلاغیه و اجراییه رای داوری در حالت های مختلف آن یعنی در صورت قابل ابطال بودن رای داوری یا صحیح بودن رای در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد. مطابق قانون و قواعد داوری داور مکلف است در مدت داوری رای خود را صادر و برای ابلاغ به دفتر دادگاه تسلیم نماید البته با توجه به توافق محور بودن داوری طرفین داوری می توانند برای ابلاغ رای داور روش دیگری را تعیین کنند. مانند ابلاغ از طریق ارسال ایمیل، یا پست سفارشی.

لازم به ذکر است که در حال حاضر با وجود دفاتر خدمات قضایی الکترونیک ابلاغ رای داور در قالب ثبت دادخواست در دفتر خدمات قضایی هم صورت می گیرد.

سوال اینجاست که آیا با تسلیم هر رای داوری به دفتر دادگاه، دادگاه مکلف به ابلاغ آن به طرفین می باشد یا برای ابلاغ ابتدا باید رای داوری را از لحاظ شکلی و ماهیتی مورد بررسی و کنترل قرار دهد؟

اگر رایی که توسط داور صادر شده بر خلاف قانون یا اسناد رسمی یا آرای قضایی باشد باز هم دادگاه مکلف به ابلاغ چنین رایی است یا خیر؟

توجه داشته باشید که ابلاغ رای داوری مقدمه‌ای است برای اجرای آن. مطابق ماده ۴۸۸ قانون آیین دادرسی مدنی صدور اجراییه رای داوری ۲۰ روز پس از ابلاغ آن انجام می‌شود.

برای ابلاغ رای داوری از طریق دادگستری باید دادخواست ابلاغ رای داور به دادگاه ارائه شود دادگاه برای ابلاغ رای داور تکلیفی به تشکیل جلسه رسیدگی ندارد و صرفاً با درخواست داور یا طرفین داوری، رای ابلاغ می گردد.

پس از ابلاغ رای داوری در صورتی که ذینفع، خواهان اجرای رای داوری باشد باید به دادگاه صالح دادخواست صدور اجراییه دهد. در این مواقع هم سوال پیش می آید آیا دادگاه مانند مورد ابلاغ رای داوری در هر صورت مکلف به صدور اجراییه است یا لازم است قبل از صدور اجراییه، رای داوری را مورد بررسی قرار دهد؟

به عبارت دیگر

در صورتی که رای داور مشمول یکی از موارد ابطال رای داوری باشد آیا دادگاه باز هم مکلف به صدور اجراییه است یعنی برای رایی که قانونا قابل ابطال است اجراییه صادر می شود؟
نظریه اول:

با توجه به اینکه قانونگذار مرجع داوری را به عنوان مرجع حل و فصل اختلافات و دعاوی در کنار مراجع دادگستری به رسمیت شناخته است و آرای صادره از داوری را مانند آرای صادره از دادگاه ها و مراجع قضایی لازم الاجرا دانسته است‌ مسلما به دنبال اهدافی در جهت پیشرفت و رشد مراجع قضایی و بهبود روند رسیدگی قضایی بوده است .

مهمترین هدف از رسیدگی داوری کاستن از پرونده‌های دادگاه هاست.

البته داوری مزیت های فراوانی در مقایسه با رسیدگی در مراجع دادگستری دارد ولی مهمترین هدف از رسیدگی داوری جلوگیری از تراکم پرونده ها در دادگاه ها و کاهش حجم کاری قضات و در نتیجه بهبود عملکرد کارکنان دادگستری و رسیدگی دقیق تر و سریعتر آنها به پرونده هاست. پس اگر قرار باشد دادگاه علاوه بر پرونده های موجود در دادگستری ، به آرای صادر شده از مرجع داوری هم رسیدگی کند این امر به دور از هدف اصلی اعتبار بخشی به آرای داوری و کاستن پرونده های قضایی خواهد بود.

در نتیجه باید به آرای داوری اعتماد کرد و بدون رسیدگی دوباره و بدون توجه به شکل و ماهیت رای اقدام به صدور اجراییه نمود.

نظر دوم :

نظر دوم اینست که دادگاه ها باید محتوای آرای داوری را از لحاظ شکلی و ماهیتی مورد بررسی قرار دهند و اگر یکی از موارد مقرر در ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی را در رای احراز کنند تکلیفی به صدور اجراییه برای چنین رایی را نخواهند داشت. زیرا اجرای رایی که خلاف قانون یا خلاف اسناد رسمی باشد و یا قابل ابطال باشد مسلما تاثیر غیر قابل انکار و منفی در نظم عمومی کشور و روابط حقوقی اشخاص خواهد داشت.

با توجه به این امر که واحد اجرای احکام هم بدون بررسی محتوای رای و بر اساس اجراییه صادره از دادگاه اقدام به اجرای رای می نمایند بنابراین دادگاه باید در موقع صدور اجراییه حتما صحیح بودن رای و مطابقت آن با قانون را احراز نماید.

happy-young-asian-couple-realtor-agent_7861-1032

ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی
رای داوری در موارد زیر باطل است و قابلیت اجرایی ندارد :

۱- رای صادره مخالف با قوانین موجد حق باشد.

۲- داور نسبت به مطلبی که موضوع داوری نبوده رای صادر کرده است.

۳- داور خارج ازحدود اختیار خود رای صادر نموده باشد. دراین صورت فقط آن قسمت از رای که خارج از اختیارات داور است ابطال می گردد.

۴- رای داور پس از انقضای مدت داوری صادر و تسلیم شده باشد.

۵- رای داور با آنچه در دفتر املاک یا بین اصحاب دعوا در دفتر اسناد رسمی ثبت شده و دارای اعتبار قانونی است مخالف باشد.

۶- رای به وسیله داورانی صادرشده که مجاز به صدور رای نبوده اند.

۷- قرارداد رجوع به داوری بی اعتبار بوده باشد.

در این باره نظرات مختلفی وجود دارد نظریه مشورتی اداره کل حقوقی نیز درباره تکلیف دادگاه به صدور ابلاغیه و اجراییه رای داوری چنین مقرر کرده است :

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه مصوب 1398/06/26

7/98/572

شماره پرونده: 572-139-98

استعلام:

چنانچه رای داور از لحاظ شکلی و ماهیتی بر خلاف قانون و اسناد رسمی و آراء قضایی باشد، آیا دادگاه تکلیفی به ابلاغ رای داور و صدور اجرائیه برای چنین آرایی دارد؟ چنانچه پاسخ منفی است، چه تصمیمی باید اتخاذ کند؟

پاسخ:

بازگشت به استعلام شماره 9030/4666/721 مورخ 1398/03/11 به شماره ثبت وارده 572 مورخ 1398/04/17، نظریه مشورتی این اداره کل به شرح زیر اعلام می گردد:

در فرض سوال در مورد ابلاغ رأی داور دادگاه وارد محتوای رأی نمی شود و باید رأی صادره توسط داور را به طرفین ابلاغ کند؛ اما در خصوص درخواست اجرای رأی داور با توجه به صدر ماده 489 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی 1379 چنانچه رأی داور مشتمل بر یکی از موارد مذکور در این ماده باشد، باطل است و قابلیت اجرایی ندارد. بنابراین هرگاه از سوی یکی از طرفین درخواست اجرای رأی داور شود، دادگاه مکلف است رأی داور را از حیث جهات مذکور در این ماده بررسی و تصمیم مقتضی مبنی بر قابل اجرا نبودن رای اتخاذ نماید.

بنابراین در صورتی که یکی از طرفین اجرای رای را از دادگاه بخواهد دادگاه مکلف است رای داوری را از لحاظ اصول و مبانی حقوقی مورد بررسی قرار دهد و در صورتی که از لحاظ قانونی شکلی و ماهیتی رای داوری مشکلی نداشته باشد و مشمول یکی از موارد بطلان رای داوری هم نباشد اجراییه صادر می‌نماید در غیر این صورت اگر غیر قابل اجرا بودن رای برای دادگاه محرز شود اجراییه ای صادر نخواهد کرد.

زیرا اصل بر حفظ و برقراری نظم عمومی و صدور آرای موافق با قوانین کشور می باشد.

هرچند طرفین توافقی در این خصوص کرده باشند اما در هر حال هر قرارداد و توافقی تنها در صورتی که قابلیت اجرایی دارد که مخالف صریح قانون نباشد. (ماده ۱۰ قانون مدنی و ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی)

ایران داوری مرکز تخصصی داوری در ایران است و با حضور مشاوران و داوران مجرب و متخصص ایران آماده قبول داوری در دعاوی و اختلافات شما و ارائه مشاوره داوری تخصصی می باشد.