دسته‌ها
یادداشت‌ها

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ (قسمت سوم) ،در ادامه ی مطالب گذشته در این نوشتار بیان بررسی می گردد. تا کنون طی شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت نخست) و نیز طی شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت دوم) به بیان بخشی از نکات و بایسته های  داوری در امور مدنی و حقوقی پرداختم.

در قسمت سوم شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری

ابتدا متن ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی

کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی دارند می توانند با تراضی یکدیگر، منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاه ها طرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح، در هر مرحله ای از رسیدگی باشد به داوری یک یا چند نفر، ارجاع دهند.

نکات مهم دیگری را به ترتیب زیر، مورد شرح و تحلیل قرار می دهم:

۱- ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، تصریح نموده است که حتی در صورت مطرح بودن دعوی در دادگاه، طرفین می توانند در هر مرحله ای از رسیدگی، منازعه را به داوری ، ارجاع دهند.

مراحل رسیدگی در امور حقوقی، به طور کلی، عبارتند از:

مرحله بدوی (اعم از حضوری یا غیابی) مرحله تجدیدنظر، مرحله فرجامی، مرحله اعاده دادرسی، مرحله رسیدگی ویژه (اعلام اشتباه قاضی و نیز خلاف بین شرع بودن رای)

بنابراین، تفاوتی نمی کند که رسیدگی به پرونده حقوقی در کدام مرحله، قرار داشته باشد، یا حتی مهم نیست که دادرسی در هر یک از مراحل یادشده به پایان رسیده و پرونده، آماده صدور رای باشد یا خیر، همین که طرفین، به مرجع قضایی، اعلام نمایند که منازعه را به داوری، ارجاع نموده اند دادگاه؛ اقدام به صدور قرار مناسب، می نماید و پرونده را در حدود و مواردی که در صلاحیت داور، قرار گرفته است خواهد بست.

۲- اگر منازعه ای که در دادگاه، مطرح رسیدگی است به تراضی طرفین از طریق گزارش اصلاحی، منتهی به ارجاع منازعه به داوری گردد طرفین متعهد به اجرای تعهدات پذیرفته شده خود در خصوص داوری و صلاحیت داور و دستمزد داور و…. خواهند بود.

۳- اگر طرفین در خارج از دادگاه طرفین برای ارجاع منازعه به داوری، توافق نمایند باید نسخه ای از قرارداد داوری یا هر گونه مدرکی که موید تراضی به ارجاع منازعه به داوری است را به دادگاه ارائه نمایند دادگاه پس از اطمینان از ارجاع منازعه به داوری، اقدام به صدور قرار مناسب، نموده و پرونده را در حدود و مواردی که در صلاحیت داور، قرار گرفته است خواهد بست.

۴- ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تصریح نموده است که طرفین می توانند اختلاف و منازعه خود را به داوری یک یا چند نفر، ارجاع دهند.

نظریه حقوقی

حسب نظری که اداره حقوقی قوه قضاییه در تاریخ ۲۹/۰۶/۱۳۸۰ ابراز نموده است اصولاً به جز در مواردی که تصریح قانونی، وجود دارد نمی توان داوری را به اشخاص حقوقی ارجاع نمود. شاید به کار بردن واژه “نفر” که فقط دلالت بر شخص حقیقی دارد و عدم استعمال واژه “شخص” که هم بر شخص حقیقی و هم بر شخص حقوقی دلالت دارد این نگرش را موجب شده باشد اما غیرقابل انکار است که نهاد داوری آن هنگام، خواهد توانست اهداف قوه قضاییه و نظام حقوقی کشور و سند چشم انداز ایران را محقق کند که اشخاص حقوقی نیز بتوانند به گونه ای حرفه ای و گسترده به آن ورود نمایند. داوری اشخاص حقوقی، کیفیت داوری و استحکام نهاد داوری را موجب می گردد.

در هر صورت، اعم از آنکه داوری به یک یا چند نفر یا یک شخص حقوقی ارجاع می گردد بهتر است داور، به گونه ای معین و با ذکر نام، مشخص شود و مشخصات و نشانی دقیق او در قرارداد یا شرط داوری، قید و قبولی داور با امضاء قرارداد داوری، دریافت گردد.

بهتر است داور، یک نفر باشد و اگر به هر دلیلی چاره ای جز انتخاب چند داور (هیات داوری) نبود پیشنهاد موکد می کنم که هیات داوری را به تعداد فرد (سه یا پنج نفر) انتخاب و تصریح نمایید که رای اکثریت داوران، ملاک اعتبار است یا اینکه به دقت، روشن فرمایید رای هیات داوری در چه صورتی و با چه نسبت و ترکیبی از آراء، ملاک اعتبار خواهد بود.

مزیت انتخاب داور واحد

انتخاب یک داور نسبت به انتخاب چند داور، این مزیت را دارد که معمولاً در رسیدگی و صدور رای تسریع خواهد گردید و احتمال بروز اختلاف و تشتت در فرایند رسیدگی و صدور رای داوری، کاهش پیدا خواهد کرد.

ایران داوری با حضور داوران و مشاوران متخصص در امور داوری آماده ارائه خدمات حقوقی خود می باشند.

دسته‌ها
یادداشت‌ها

اهلیت ارجاع اختلاف به داوری

اهلیت ارجاع اختلاف به داوری

اهلیت ارجاع اختلاف به داوری در قسمت دوم شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری  در این نوشتار بررسی می گردد. در قسمت نخست از شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت نخست) به بیان روند تحکیم نهاد داوری در قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی کشور از طریق وضع ماده ۲۱۱ قانون برنامه پنجم توسعه و سپس تحلیل ماده ۴۵۴ قانون یادشده با ذکر ۸ نکته مهم پرداختم.

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری 

به شرح زیر، نکات مهم دیگری را مورد شرح و تحلیل قرار می دهم.

ابتدا متن ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی:

کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی دارند می توانند با تراضی یکدیگر، منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاه ها طرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح، در هر مرحله ای از رسیدگی باشد به داوری یک یا چند نفر ارجاع دهند.

1- اشخاصی اهلیت ارجاع منازعه و اختلاف به داوری را دارند که اهلیت اقامه دعوی داشته باشند

الف) اهلیت اشخاص حقیقی برای ارجاع اختلاف و منازعه به داوری:
دارا بودن اهلیت اقامه دعوی و در نتیجه، اهلیت داوری ، برای اشخاص حقیقی در قوانین ایران، بدین معنی است که:

اولاً اشخاص حقیقی دارای بیش از ۱۸ سال سن (به شرط زایل نبودن عقل) اهلیت ارجاع اختلاف و منازعه در همه مواردی که قانوناً مجاز باشد را به داوری دارند.

ثانیاً پسر بالغ (بالای ۱۵ سال قمری)  و دختر بالغ (بالای ۹ سال قمری) اهلیت ارجاع اختلاف و منازعه به داوری را صرفاً در امور غیرمالی دارند.

ثالثاً اشخاص حقیقی تاجر، که حکم ورشکستگی آنان صادر شده باشد از تاریخ صدور حکم ورشکستگی، اهلیت ارجاع اختلاف و منازعه به داوری در امور مالی را ندارند.

رابعاً برابر ماده ۴۵۶ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، اشخاص حقیقی ایرانی تا پیش از حدوث اختلاف، حق التزام به داوری از طریق داوران هم میهن با طرف معامله را ندارند.

ب) اهلیت اشخاص حقوقی برای ارجاع اختلاف و منازعه به داوری:
دارا بودن اهلیت اقامه دعوی و در نتیجه اهلیت داوری ، برای اشخاص حقوقی برای بدین گونه احراز می شود که:

اولاً اشخاص حقوقی، برابر قانون از اصل ارجاع اختلاف و منازعه به داوری، ممنوع نشده باشند.

ثانیاً در اساسنامه اشخاص حقوقی، اصل ارجاع اختلاف و منازعه به داوری، منع نشده باشد.

ثالثاً اشخاص حقوقی تاجر که حکم ورشکستگی آنان صادر شده باشد از تاریخ صدور حکم ورشکستگی، اهلیت ارجاع اختلاف و منازعه به داوری در امور مالی را ندارند.

رابعاً مقامات شخص حقوقی، در هنگام ارجاع اختلاف و منازعه به داوری باید الزامات و شرایط مقرر در قوانین جاری کشور و مقررات اساسنامه شرکت و موسسه متبوعشان را در این مورد، به دقت، رعایت نمایند. همانند مواردی که در اصل ۱۳۹ قانون اساسی آمده است و اشخاص حقوقی دولتی، مکلف به رعایت آن هستند یا مواردی که در ماده ۴۵۶ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، آمده است و اشخاص ایرانی را تا پیش از حدوث اختلاف، از التزام به داوری از طریق داوران هم میهن با طرف معامله، منع کرده است.

2- تراضی در ارجاع اختلاف و منازعه به داوری ممکن است شفاهی یا کتبی باشد

در هر صورت، توافق و تراضی طرفین برای ارجاع اختلاف و منازعه به داوری، نهایتاً در ماهیت و قواره یک قرارداد، جلوه گر خواهد شد.

ارجاع اختلاف و نزاع به داوری بدون وجود یک قرارداد یا توافق ممکن نیست.

این قرارداد می تواند شفاهی باشد یا کتبی. هر چند منعی برای شفاهی بودن قراردادها و از جمله قرارداد داوری وجود ندارد اما از آنجا که جنبه اثباتی و کشف کیفیت توافقات انجام شده و تعیین مرز و موارد صلاحیت داور از طریق قرارداد کتبی قابلیت بهتری دارد بهتر است ارجاع اختلاف به داور از طریق قرارداد کتبی باشد.

قرارداد شفاهی داوری و قرارداد کتبی داوری،از جهت اعتبار، تفاوتی ندارند ولی از حیث اثبات و کیفیت اجرا و… بسیار متفاوت می باشند.

3-منازعه و اختلاف با هم تفاوت دارند

در متن ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تصریح شده است که طرفین می توانند منازعه و اختلاف خود را به داوری ارجاع دهند. قابل ذکر است که منازعه و اختلاف با هم تفاوت دارند و نمی توان منازعه و اختلاف را به یک معنی گرفت و گفت که این دو هیچ تفاوتی با هم ندارند.

اگر این دو واژه، دقیقاً به یک معنی و در معنی هم، قابل بکارگیری بودند قانونگذار برای انتقال یک مفهوم، به صورت پی در پی، از دو واژه، بهره نمی گرفت.

پس باید قائل باشیم که این دو واژه در یک معنی، قابل استعمال نیستند و مبین دو مفهوم مختلف می باشند که اگر در متن ماده یادشده یکی از آنها بکار نرفته بود ممکن بود در جامعیت و مانعیت قانون، نسبت به موارد قابل ارجاع به داوری، اختلاف و اشکال حاصل شود.

الف) منازعه

واژه منازعه و منازعت در فرهنگ لغت دهخدا به معانی زیر آمده است:

مخاصمه، خصومت، نزاع، تنازع، زد و خورد، ستیزگی و خصومت و کشاکش در برآوردن حق، ادعا و نزاع ، جنگ و جدال سخت

حسب برداشت از کتاب “مبسوط در ترمینولوژی حقوق” اثر استاد عزیز و فقیه ارجمند جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، منازعه عموما در جایی به کار می رود که اختلاف به اوج خود رسیده و نزد مقام قضایی، مطرح گردیده و خوانده دعوی، ادعای خواهان را نپذیرفته باشد.

آقای دکتر لنگرودی در منبع یادشده، مرقوم فرموده اند: “پس از طرح دعوی در دادگاه، قاضی، نظرخواهی از خوانده می کند اگر او تسلیم دعوی نباشد منازعه، محقق می شود. دعوی به صرف تحریر دعوی، محقق می شود پیش از آنکه از خوانده، نظرخواهی شود.”

ب) اختلاف

واژه اختلاف در فرهنگ لغت دهخدا به معانی زیر آمده است:

نقیض اتفاق، عدم موافقت، ناسازگاری، ناسازواری، با یکدیگر خلاف کردن، عدم موافقت در رای و عقیده

حسب برداشت از کتاب “مبسوط در ترمینولوژی حقوق” اثر استاد عزیز و فقیه ارجمند؛ جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، بکار رفتن واژه اختلاف در مواردی همچون اختلاف دادگاهها، اختلاف در تصرف، اختلاف در صلاحیت، اختلاف در شهود و… نشان می دهد اختلاف، مرحله نظری ناسازگاری طرفین با هم است. مرحله ای است که طرفین در مقدمه منازعه هستند و هنوز به مقام قضایی، رجوع نکرده اند.

از طرفی، چون در ادامه ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی، اینگونه آمده است که …”خواه در دادگاه مطرح شده یا نشده باشد” ….

بنابراین می توان گفت :

منازعه خصومت و اختلافی است که در دادگاه مطرح شده و خوانده دعوی در مقام پاسخ به آن برآمده است و اختلاف، ناسازگاری و مساله ای است که هنوز در دادگاه، مطرح نشده است.

پس اگر موضوعی که در دادگاه طرح شده به داوری، ارجاع شود می گوییم منازعه به داوری ارجاع شد (ارجاع منازعه به داوری) و اگر هنوز در دادگاه مطرح نگردیده است می گوییم اختلاف به داوری ارجاع گردید. (ارجاع اختلاف به داوری).

ایران داوری با حضور داوران و مشاوران متخصص در تمامی حوزه های مربوط به داوری همچنین رفع سوالات حقوقی شما در خصوص اهلیت ارجاع اختلاف به داوری به صورت آنلاین و حضوری خدمات خود را ارائه می نماید.

دسته‌ها
یادداشت‌ها

داوری در آئین دادرسی مدنی

داوری در آئین دادرسی مدنی

داوری در آئین دادرسی مدنی و همچنین شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت نخست) در این نوشتار بررسی می گردد.

قانونگذار ایران در اجرای ماده ۲۱۱ قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور به طور کلی و باب هفتم قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی بطور مشخص طی مواد ۴۵۴ تا ۵۰۱ حل اختلاف در امور مدنی از طریق داوری را مورد توجه قرار داد و سازمان و ترتیب ،برای آن مقرر کرد.

نوید ایجاد نهاد مستقل داوری هم در قانون برنامه پنجم توسعه کشور داده شده که امیدواریم بزودی عملی شود.

فواید مقررات داوری :

کاهش رجوع مردم به مراجع قضایی برای فصل خصومت

آزاد سازی ظرفیت های مردمی و ساماندهی و استفاده از آن در جهت مدیریت تعارضات و اختلافات

بهره گیری بیشتر از اصل آزادی اراده در حقوق مدنی 

همچنین جاری کردن آن در فصل خصومت های مدنی و شیوه آن، تقویت نقش و بنیه علمی و اجرایی مردم برای غنی کردن حقوق مدنی، گسترش فرهنگ حقوقی و قضایی مردم و تولید علم در این زمینه بویژه با توجه به تعداد زیاد دانش آموختگان حقوق در ایران از جمله فواید این مقررات است.

البته نقاط ضعف و قوت هر نهاد و قاعده ای به اقتضاء محیط و شرایط حاکم، در مسیر اجراء آشکار می گردد.

عرف عام و خاص

پیرامون هر قانونی، عرف عام و خاص آن و رویه قضایی مرتبط با آن ایجاد و تقویت می شود و خود به منبعی برای علم حقوق و وضع قانون از سوی قانونگذار و استناد برای قضات و داوران تبدیل می شود.

زمینه ها و ضرورت های بازنگری در مقررات به منظور کارآمدسازی هر چه بیشتر آنها نیز پس از اجرای قوانین موجود، روشن و معین می گردد.

نهاد داوری نیز مشمول همین قاعده است. بدان امید که این نهاد، تقویت گردد و سبب شود که ثمرات امور مردم به مردم سپردن در این بستر، بیش از پیش نمایان گردد.

شرح و تحلیل داوری:

شرح و تحلیل داوری در ماده ۴۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی :

“ﻛﻠﻴﻪ ﺍﺷﺨﺎﺻﻲ ﻛﻪ ﺍﻫﻠﻴﺖ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﺩﻋﻮﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﺮﺍﺿﻲ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﻭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻩ ﺩﺭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻫﻬﺎ ﻃﺮﺡ ﺷﺪﻩ ﻳﺎ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻃﺮﺡ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺭﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﺎﺷﺪ  ﺑﻪ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺭﺟﺎﻉ ﺩﻫﻨﺪ.”

داوری در لغت و علم حقوق :

1- داوری در لغت فارسی به معنی قضاوت کردن آمده است.(فرهنگ معین)

2- داور در علم حقوق ، به کسی گفته می شود که سمتی در دستگاه دولتی ندارد ولی در مرافعات، رسیدگی قضائی کرده و فصل خصومت نموده و رای می دهد و داوری، همان فعل داور است.

داوری قراردادی و اجباری یا قهری :

3- داوری اگر ناشی از توافق طرفین برای ارجاع قضیه به داوری باشد آن را داوری قراردادی و اگر به حکم قانون باشد آنرا داوری اجباری یا قهری گویند. (دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق)

4- داوری موضوع باب هفتم قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی از جنس داوری قراردادی است و ما در این مبحث به داوری قهری کاری نداریم.

5- کلمه اشخاص در این ماده، اطلاق دارد بر اشخاص حقیقی و حقوقی.

اهلیت برای ارجاع به داوری :

6- اشخاص حقیقی وقتی اهلیت اقامه دعوی و در نتیجه اهلیت ارجاع رفع تنازع به داوری دارند که اولا بالای ۱۸ سال سن داشته و عاقل باشند و ثانیا از تصرف و اعمال حق در اموال خود منع نشده باشند.

مثلا تاجری که حکم ورشکستگی او صادر شده در امور مالی خود اهلیت اقامه دعوی نخواهد داشت و امکان انتخاب داور هم ندارد. (مستنبط از مواد ۲۱۱ و ۲۱۲ و ۹۵۸ و ۱۲۰۷ قانون مدنی و ماده ۸۶ و بند د ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و مواد ۴۱۸ و ۴۱۹ و ۴۲۰ قانون تجارت)

7- اشخاص حقوقی غیر دولتی و غیر عمومی برابر اساسنامه و مصوبات مجامع عمومی و هیات مدیره خود حسب مورد با مصوبه هیات مدیره یا با تصمیم مدیر عامل (در صورت تصریح در اساسنامه شرکت یا تفویض اختیار از سوی هیات مدیره) در حدودی که اساسنامه و مصوبات آنها اجازه داده از طریق مدیرعامل خود اهلیت انتخاب داور و ارجاع حل منازعه به داوری را خواهند داشت منوط به آنکه حکم ورشکستگی آنها صادر نشده باشد.

بررسی اصل 139 قانون اساسی :

8- اشخاص حقوقی دولتی و عمومی برابر اصل ۱۳۹ قانون اساسی که مقرر داشته “ﺻﻠﺢ‏ ﺩﻋﺎﻭﻱ‏ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ‏ ﺍﻣﻮﺍﻝ‏ ﻋﻤﻮﻣﻲ‏ ﻭ ﺩﻭﻟﺘﻲ‏ ﻳﺎ ﺍﺭﺟﺎﻉ‏ ﺁﻥ‏ ﺑﻪ‏ ﺩﺍﻭﺭﻱ‏ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻮﺭﺩ, ﻣﻮﻛﻮﻝ‏ ﺑﻪ‏ﺗﺼﻮﻳﺐ‏ ﻫﻴﺄﺕ‏ ﻭﺯﻳﺮﺍﻥ‏ ﺍﺳﺖ‏ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ‏ ﺍﻃﻼﻉ‏ ﻣﺠﻠﺲ‏ ﺑﺮﺳﺪ.

ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﻱ‏ ﻛﻪ‏ ﻃﺮﻑ‏ ﺩﻋﻮﻱ‏ ﺧﺎﺭﺟﻲ‏ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻬﻢ‏ ﺩﺍﺧﻠﻲ‏ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ‏ﺗﺼﻮﻳﺐ‏ ﻣﺠﻠﺲ‏ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺳﺪ. ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻬﻢ‏ ﺭﺍ ﻗﺎﻧﻮﻥ‏ ﺗﻌﻴﻴﻦ‏ ﻣﻲ‏ﻛﻨﺪ” بایستی قبل از ارجاع امر به داوری به مفاد قانون اساسی و مقررات خاص ناظر بر خود توجه داشته باشند.

بنابراین اشخاصی که اهلیت قانونی اقامه دعوی ندارند اهلیت تراضی برای ارجاع رفع تنازع به داوری را هم ندارند.

9- برابر ماده ۴۶۶ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، اشخاص، حتی با تراضی یکدیگر نمی توانند اشخاص فاقد اهلیت قانونی و اشخاصی که با حکم قطعی دادگاه یا در اثر آن از داوری محروم شده اند را به عنوان داور مرضی الطرفین برگزینند و رفع تنازع را به آنها ارجاع دهند.

ایران داوری به عنوان مرکز تخصصی داوری در ایران آگاهی های لازم را در زمینه داوری در آئین دادرسی مدنی و اصول و قواعد حاکم بر آن را به متقاضیان ارائه می نماید و به مشاوره آنلاین و حضوری ارائه می نماید.

دسته‌ها
یادداشت‌ها

داوری در شرکت های با مسئولیت محدود

داوری در شرکت های با مسئولیت محدود

داوری در شرکت های با مسئولیت محدود ،در صورت بروز اختلاف میان شرکای شرکت های با مسئولیت محدود در این نوشتار بررسی می گردد.

چون مشاهده می شود که داوری، به عنوان یکی از روش های حل اختلاف شرکاء در نمونه فرم اساسنامه شرکت های با مسئولیت محدود مورد اشاره قرار گرفته است و شرکاء با امضاء اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود که در حقیقت قرارداد شراکت بین آنهاست به حل اختلاف از طریق داوری، متعهد شده اند و بدین ترتیب امکان رجوع به مراجع قضایی را برای خود محدود نموده اند و در هنگام بروز اختلاف این نکته مهم را مورد غفلت قرار می دهند.

در ادامه سلسله مباحث کوتاه و کاربردی خود تحت عنوان بایسته های حقوقی برای سهامداران و شرکاء و مدیران شرکت ها طی این نوشتار، به تشریح چند و چون داوری در اختلافات بین شرکای شرکت با مسئولت محدود می پردازم.

داوری در اختلافات بین شرکای شرکت با مسئولت

داوری یکی از روش های تخصصی، سریع، کم هزینه، کارآمد و غیر دولتی رفع اختلاف است که از گذشته های دور، مورد علاقه و کاربرد بازاریان، کسبه و فعالان اقتصادی ایران بوده است.

در سال های اخیر نیز توجه بیشتری بدان مبذول گردیده و اکنون به عنوان یکی از روش های نسبتاً شناخته شده رفع اختلاف، حتی در اساسنامه شرکت های با مسئولیت محدود ایرانی نیز جای خودش را یافته و به کار گرفته می شود.

اساسنامه شرکت، که در هنگام تاسیس شرکت با مسئولیت محدود همه شرکاء آن را امضاء می نمایند در حقیقت، همچون قرارداد همکاری و شراکت شرکاء عمل می کند و عمل به آن و تعهد به رعایت آن از وظایف و تعهدات همه شرکاء و نیز مدیران شرکت به شمار می رود.

اگر در اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود، شرط شده باشد که اختلافات بین شرکاء باید از طریق داوری و حکمیت ، حل و فصل گردد اعم از آنکه شخص معینی به عنوان مرجع داوری و داور، تعیین شده یا نشده باشد شرکاء متعهد خواهند بود در موارد اختلاف بین خود و در صورتی که از طریق مذاکره، موفق به رفع اختلاف و حل مساله نشدند به داوری رجوع نمایند.

به طور مثال اگر در اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود، آمده باشد که:

“شرکاء توافق نمودند که اختلافات حاصله بین خود را و شرکت را از طریق داوری و حکمیت حل و فصل نمایند” این بدان معنی است که هیچ یک از شرکای شرکت با مسئولیت محدود نمی تواند در صورت بروز اختلاف با سایر شرکاء و نیز با شرکت، مستقیماً به مرجع قضایی رجوع نماید بلکه ابتدا باید از طریق رجوع به داور و حکم مرضی الطرفین، رفع اختلاف نماید و مادامی که به داوری، رجوع نشده باشد طرح دعوی در دادگاه، ارزش قانونی نخواهد داشت و دادگاه نخواهد توانست در موضوعی که به داوری ارجاع شده است وارد رسیدگی شود.

در فرضی که در اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود برای رفع اختلاف بین شرکاء، مرجع یا شخص معینی به عنوان داور مرضی الطرفین مورد قبول قرار گرفته باشد هر یک از شرکاء می تواند مستقیماً به او رجوع و درخواست کتبی خود برای داوری را همراه با تشریح اختلاف پیش آمده و خواسته خود مطرح سازد و اگر از مرجع یا شخص معینی به عنوان داور مرضی الطرفین، نامی نبرده باشد طرفین اختلاف، ناگزیر خواهند بود در زمان بروز اختلاف، برای تعیین داور مرضی الطرفین، توافق کنند و اگر برای تعیین داور مرضی الطرفین به توافق نرسیدند باید از طریق مرجع قضایی برای تعیین داور، اقدام نمایند.

در تعیین داور مرضی الطرفین برای رسیدگی به اختلافات شرکاء :

با یکدیگر یا اختلافات آنان با شرکت، بهتر است داوری انتخاب شود که نسبت به مقررات قانون تجارت در باب شرکت های تجاری و ماهیت و ساختار شرکت با مسئولیت محدود تخصص و اشراف لازم را داشته و در عین حال، متعهد به بی طرفی و رعایت انصاف باشد و از مبانی کارشناسی و شفاف و دقیقی در رسیدگی و صدور رای داوری، پیروی نماید و نیز بهتر است طرفین به هنگام تعیین داور مرضی الطرفین، حدود صلاحیت داور، مدت داوری، ترتیبات خاص مورد نظر برای رسیدگی داور و شیوه ابلاغ رای داور را نیز مشخص نمایند.

ایران داوری به عنوان مرکز تخصصی داوری با حضور داوران و مشاوران مجرب و متخصص در داوری آماده ارائه خدمات خود در خصوص داوری در شرکت های با مسئولیت محدود نیز می باشد.