دسته‌ها
نظرات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه

اعتبار توافق دو شرکت خصوصی در داوری شورای عالی فنی

پرسش: درصورتی‌که دو شرکت خصوصی توافق نمایند که در صورت بروز اختلاف، اعضای شورای عالی فنی در مورد اختلاف آنان داوری نمایند، آیا این توافق دارای اعتبار قانونی است؟

دسته‌ها
قوانین داوری داخلی

از قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی در راستای اصل چهل و چهارم

ماده 2 – سازمان ثبت اسناد و املاك كشور موظف است صرفاً با مجوز سازمان، صندوق‌های موضوع بندهای 19 و 20 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ايران و

دسته‌ها
قوانین داوری داخلی

داوری در قانون آئین دادرسی مدنی

داوری در آیین دادرسی مدنی-ایران داوری

داوری در قانون آئین دادرسی مدنی

داوری در قانون آئین دادرسی مدنی به شرح زیر در مواد قانونی آمده است:

ماده 35 –

وکالت در دادگاه ها شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است جز آنچه را که موکل استثناء کرده یا توکیل در آن، خلاف شرع باشد، لیکن در امور زیر باید اختیارات وکیل در وکالت نامه تصریح شود: 5- وکالت در ارجاع دعوا به داوری و تعیین داور

ماده 418 –

در مورد ماده قبل، شخص ثالث حق دارد به هر گونه رای صادره از دادگاه های عمومی، انقلاب و تجدیدنظر اعتراض نماید و نسبت به حکم داور نیز به کسانی که خود یا نماینده آنان در تعیین داور شرکت نداشته اند می توانند به عنوان شخص ثالث اعتراض کنند.

باب هفتم – داوری

سایر مواد داوری در قانون آئین دادرسی مدنی :

 ماده 454 –

كليه اشخاصی كه اهليت اقامه دعوا دارند مي توانند با تراضی يكديگر منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاهها طرح شده يا نشده باشد و در صورت طرح در هر مرحله ای از رسيدگي باشد  به داوری يك يا چند نفر، ارجاع دهند.

ماده 455 –

متعاملين می توانند ضمن معامله ملزم شوند و يا به موجب قرارداد جداگانه تراضي نمايند كه در صورت بروز اختلاف بين آنان به داوری مراجعه كنند و نيز مي توانند داور يا داوران خود را قبل يا بعد از بروز اختلاف، تعيين نمايند.

تبصره –

در كليه موارد رجوع به داور، طرفين مي توانند انتخاب داور يا داوران را به شخص ثالث يا دادگاه واگذار كنند.

ماده 456 –

در مورد معاملات و قراردادهای واقع بين اتباع ايرانی و خارجی، تا زمانی كه اختلاف ايجاد نشده است طرف ايرانی نمی تواند به نحوی از انحاء ملتزم شود كه در صورت بروز اختلاف، حل آن را به داور يا داوران يا هياتی ارجاع نمايد كه آنان دارای همان تابعيتی باشند كه طرف معامله دارد. هر معامله و قراردادی كه مخالف اين منع قانونی باشد در قسمتی كه مخالفت دارد باطل و بلااثر، خواهد بود.

ماده 457 –

ارجاع دعوای راجع به اموال عمومی و دولتی به داوری پس از تصويب هيات وزيران و اطلاع مجلس شورای اسلامی صورت می گيرد. در مواردی كه طرف دعوا خارجی و يا موضوع دعوا از موضوعاتی باشد كه قانون آن را مهم تشخيص داده تصويب مجلس شورای اسلامی نيز ضروری است .

ماده 458 –

در هر مورد كه داور تعيين مي شود بايد موضوع و مدت داوری و نيز مشخصات طرفين و داور يا داوران به طوري كه رافع اشتباه باشد تعيين گردد. در صورتي كه تعيين داور بعد از بروز اختلاف باشد موضوع اختلاف كه به داوری ارجاع شده بايد به طور روشن، مشخص و مراتب به داوران ابلاغ شود.

تبصره –

قراردادهای داوری كه قبل از اجرای اين قانون تنظيم شده اند با رعايت اصل (139) قانون اساسي، تابع مقررات زمان تنظيم می باشند.

ماده 459 –

در مواردی كه طرفين معامله يا قرارداد، متعهد به معرفی داور شده ولی داور يا داوران خود را معين نكرده باشند و در موقع بروز اختلاف نخواهند و يا نتوانند در معرفی داور اختصاصی خود اقدام و يا در تعيين داور ثالث، تراضی نمايند و تعيين داور به دادگاه يا شخص ثالث نيز محول نشده باشد يك طرف می تواند داور خود را معين كرده به وسيله اظهارنامه رسمی به طرف مقابل معرفی و درخواست تعيين داور نمايد و يا نسبت به تعيين داور ثالث تراضی كند. در اين صورت طرف مقابل مكلف است ظرف ده روز از تاريخ ابلاغ اظهارنامه داور خود را معرفی و يا در تعيين داور ثالث تراضی نمايد. هرگاه تا انقضای مدت يادشده اقدام نشود ذينفع مي تواند حسب مورد برای تعيين داور به دادگاه مراجعه كند.

ادامه مواد قانونی:

ماده 460 –

در مواردی كه مقرر گرديده است حل اختلاف به يك نفر داور، ارجاع شود و طرفين نخواهند يا نتوانند در انتخاب داور، تراضی نمايند و نيز در صورتی كه داور يكي از طرفين، فوت شود يا استعفا دهد و طرف نامبرده نخواهد جانشين او را معين كند و يا در هر موردی كه انتخاب داور به شخص ثالث واگذار شده و آن شخص از تعيين داور، امتناع نمايد يا تعيين داور از طرف او غير ممكن باشد.

هر يك از طرفين مي توانند با معرفی داور مورد نظر خود وسيله اظهارنامه از طرف مقابل درخواست نمايد كه ظرف ده روز از تاريخ ابلاغ اظهارنامه، نظر خود را در مورد داور واحد اعلام كند و يا حسب مورد در تعيين جانشين داور متوفي يا مستعفي يا داوري كه انتخاب او وسيله ثالث، متعذر گرديده اقدام نمايد. در صورتي كه با انقضاي مهلت، اقدامي به عمل نيايد برابر قسمت اخير ماده قبل، عمل خواهد شد.

ماده 461 –

هر گاه نسبت به اصل معامله يا قرارداد راجع به داوري، بين طرفين، اختلافي باشد دادگاه ابتدا به آن رسيدگي و اظهار نظر مي نمايد .

ماده 462 –

در صورتي كه طرفين نسبت به دادگاه معيني براي انتخا ب داور تراضي نكرده باشند دادگاه صلاحيتدار براي تعيين داور، دادگاهي خواهد بود كه صلاحيت رسيدگي به اصل دعوا را دارد.

ماده 463 –

هر گاه، طرفين ملتزم شده باشند كه در صورت بروز اختلاف بين آنها شخص معيني داوري نمايد و آن شخص نخواهد يا نتواند به عنوان داور رسيدگي كند و به داور يا داوران ديگری نيز تراضی ننمايند رسيدگي به اختلاف در صلاحيت دادگاه خواهد بود.

ماده 464 –

در صورتی كه در قرارداد داوری ، تعداد داور معين نشده باشد و طرفين نتوانند در تعيين داور يا داوران، توافق كنند هر يك از طرفين بايد يك نفر داور اختصاصی معرفی و يك نفر به عنوان داور سوم به اتفاق، تعيين نمايند.

ماده 465 –

در هر مورد كه داور يا داوران، وسيله يك طرف يا طرفين انتخاب مي شود انتخاب كننده، مكلف است قبولی داوران را اخذ نمايد. ابتدای مدت داوری، روزی است كه داوران، قبول داوری كرده و موضوع اختلاف و شرايط داوری و مشخصات طرفين و داوران به همه آنها ابلاغ شده باشد .

ماده 466 –

اشخاص زير را هر چند با تراضی، نمی توان به عنوان داور انتخاب نمود:

1- اشخاصی كه فاقد اهليت قانونی هستند.

2- اشخاصي كه به موجب حكم قطعي دادگاه و يا در اثر آن، از داوري، محروم شده اند.

ماده 467 –

در مواردي كه دادگاه به جاي طرفين يا يكي از آنان داور تعيين مي كند بايد حداقل از بين دو برابر تعدادي كه براي داوري، لازم است و واجد شرايط هستند داور يا داوران لازم را به طريق قرعه معين نمايد .

ماده 468 –

دادگاه پس از تعيين داور يا داوران و اخذ قبولي، نام و نام خانوادگي و ساير مشخصات طرفين و موضوع اختلاف و نام و نام خانوادگي داور يا داوران و مدت داوري را كتباً به داوران ابلاغ مي نمايد. در اين مورد، ابتدای مدت داوری، تاريخ ابلاغ به همه داوران مي باشد.

ماده 469 –

دادگاه نمي تواند اشخاص زير را به سمت داور تعيين نمايد مگر با تراضي طرفين:

1- كساني كه سن آنها كمتر از بيست وپنج سال تمام باشد.

2- كساني كه در دعوا ذينفع باشند.

3- كساني كه با يكي از اصحاب دعوا قرابت سببي يا نسبي تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.

4- كساني كه قيم يا كفيل يا وكيل يا مباشر امور يكي از اصحاب دعوا مي باشند يا يكي از اصحاب دعوا مباشر امور آنان باشد.

سایر موارد:

5- كساني كه خود يا همسرانشان وارث يكي از اصحاب دعوا باشند.

6- كساني كه با يكي از اصحاب دعوا يا با اشخاصي كه قرابت نسبي يا سبيي تا درجه دوم از طبقه سوم با يكي از اصحاب دعوا دارند در گذشته يا حال دادرسي كيفري داشته باشند.

7- كساني كه خود يا همسرانشان و يا يكي از اقراباي سببي يا نسبي تا درجه دوم از طبقه سوم او با يكي از اصحاب دعوا يا زوجه و يا يكي از اقرباي نسبي يا سببي تا درجه دوم از طبقه سوم او دادرسي مدني دارند.

8- كارمندان دولت در حوزه ماموريت آنان.

ماده 470 –

كليه قضات و كارمندان اداري شاغل در محاكم قضايي نمي توانند داوري نمايند هر چند با تراضي طرفين باشد.

ماده 471 –

در مواردي كه داور با قرعه تعيين مي شود  هر يك از طرفين مي توانند پس از اعلام در جلسه، در صورت حضور و در صورت غيبت از تاريخ ابلاغ تا ده روز، داور تعيين شده را رد كنند مگر اين كه موجبات رد، بعداً حادث شود كه در اين صورت، ابتداي مدت، روزي است كه علت رد، حادث گردد. دادگاه پس از وصول اعتراض، رسيدگي مي نمايد و چنانچه اعتراض را وارد تشخيص دهد داور ديگري تعيين مي كند.

ماده 472 –

بعد از تعيين داور يا داوران،  طرفين حق عزل آنان را ندارند مگر با تراضي.

ماده 473 –

چنانچه داور پس از قبول داوري ، بدون عذر موجه از قبيل مسافرت يا بيماري و امثال آن در جلسات داوري حاضر نشده يا استعفا دهد و يا از دادن راي امتناع نمايد علاوه بر جبران خسارات وارده تا پنج سال از حق انتخاب شدن به داوري، محروم خواهد بود.

ماده 474 –

نسبت به امري كه از طرف دادگاه به داوري ارجاع مي شود اگر يكي از داوران استعفاء دهد يا از دادن راي، امتناع نمايد و يا در جلسه داوري دو بار متوالي حضور پيدا نكند دو داور ديگر به موضوع رسيدگي و راي خواهند داد.

چنانچه در بين آنان در صدور راي اختلاف حاصل شود دادگاه، به جاي داوري كه استعفا داده يا از دادن راي امتناع نموده يا دو بار متوالي در جلسه داوري، حضور پيدا نكرده ظرف مدت ده روز داور ديگري به قيد قرعه انتخاب خواهد نمود مگر اين كه قبل از انتخاب به اقتضا مورد، طرفين، داور ديگري معرفي كرده باشند. در اين صورت، مدت داوري از تاريخ قبول داور جديد شروع مي شود.

همچنین:

در صورتي كه داوران در مدت قرارداد داوري يا مدتي كه قانون، تعيين كرده است نتوانند راي بدهند و طرفين به داوري اشخاص ديگر، تراضي نكرده باشند دادگاه به اصل دعوا وفق مقررات قانوني رسيدگي و راي صادر مي نمايد.

تبصره –

در موارد فوق، راي اكثريت داوران ملاك اعتبار است مگر اين كه در قرارداد، ترتيب ديگري مقرر شده باشد.

ماده 475 –

شخص ثالثي كه برابر قانون، به دادرسي جلب شده يا قبل يا بعد از ارجاع اختلاف به داوري وارد دعوا شده باشد مي تواند با طرفين دعواي اصلي در ارجاع امر به داوري و تعيين داور يا داوران تعيين شده تراضي كند و اگر موافقت حاصل نگرديد به دعواي او برابر مقررات به طور مستقل، رسيدگي خواهد شد.

ماده 476 –

طرفين بايد اسناد و مدارك خود را به داوران تسليم نمايند. داوران نيز مي توانند توضيحات لازم را ازآنان بخواهند و اگر براي اتخاذ تصميم جلب نظر كارشناس ضروري باشد كارشناس انتخاب نمابند.

ماده 477 –

داوران در رسيدگي و راي، تابع مقررات قانون آيين دادرسي نيستند ولي بايد مقررات مربوط به داوري را رعايت كنند.

ماده 478 –

هر گاه ضمن رسيدگي مسايلي كشف شود كه مربوط به وقوع جرمي باشد و در راي داور، موثر بوده و تفكيك جهات مدني از جزايي ممكن نباشد و همچنين در صورتي كه دعوا مربوط به نكاح يا طلاق يا نسب بوده و رفع اختلاف در امري كه رجوع به داوري شده متوقف بر رسيدگي به اصل نكاح يا طلاق يا نسب باشد رسيدگي داوران تا صدور حكم نهايي از دادگاه صلاحيتدار نسبت به امر جزايي يا نكاح يا طلاق يا نسب، متوقف مي گردد.

ماده 479 –

ادعاي جعل و تزوير در سند بدون تعيين عامل آن و يا در صورتي كه تعقيب وي به جهتي از جهات قانوني ممكن نباشد مشمول ماده قبل نمي باشد.

ماده 480 –

حكم نهايي يادشده در ماده 478 توسط دادگاه ارجاع كننده دعوا به داوري يا دادگاهي كه داور را انتخاب كرده است به داوران ابلاغ مي شود و آن چه از مدت داوري در زمان توقف رسيدگي داوران، باقي بوده از تاريخ ابلاغ حكم يادشده حساب مي شود. هرگاه داور، بدون دخالت دادگاه، انتخاب شده باشد حكم نهايي،به وسيله طرفين يا يك طرف به او ابلاغ خواهد شد.

داوران نمي توانند بر خلاف مفاد حكمي كه در امر جزايي يا نكاح يا طلاق يا نسب صادر شده راي بدهند.

ماده 481 –
در موارد زير داوری از بين مي رود:

1- با تراضي كتبي طرفين دعوا

2- با فوت يا حجر يكي از طرفين دعوا

ماده 482 –

راي داور، بايد موجه و مدلل بوده و مخالف با قوانين موجد حق نباشد.

ماده 483 –

در صورتي كه داوران، اختيار صلح داشته باشند مي توانند دعوا را با صلح خاتمه دهند. در اين صورت، صلح نامه اي كه به امضاي داوران رسيده باشد معتبر و قابل اجراست .

ماده 484 –

داوران بايد از جلسه اي كه براي رسيدگي يا مشاوره و يا صدور راي تشكيل ميشود مطلع باشند و اگر داور از شركت در جلسه يا دادن راي يا امضاي آن امتناع نمايد ، رايي كه با اكثريت صادر ميشود مناط اعتبار است مگر اين كه در قرار داد ترتيب ديگري مقرر شده باشد .مراتب نيز بايد در برگ راي قيد گردد. ترتيب تشكيل جلسه و نحوه رسيدگي و دعوت براي حضور در جلسه ، توسط داوران تعيين خواهد شد. در مواردي كه ارجاع امر به داوري از طريق دادگاه بوده ، دعوت به حضور در جلسه به موجب اخطاريه دفتر دادگاه بعمل مي آيد.

تبصره –

در مواردي كه طرفين به موجب قرارداد ملزم شده اند كه در صورت بروز اختلاف بين آنها شخص يا اشخاص معيني داوري نمايد اگر مدت داوري، معين نشده باشد مدت آن سه ماه و ابتداي آن از روزي است كه موضوع براي انجام داوري به داور يا تمام داوران، ابلاغ مي شود. اين مدت با توافق طرفين قابل تمديد است .

ماده 485 –

چنانچه طرفين در قرارداد داوري، طريق خاصي براي ابلاغ راي داوري، پيش بيني نكرده باشند داور، مكلف است راي خود را به دفتر دادگاه ارجاع كننده دعوا به داور يا يا دادگاهي كه صلاحيت رسيدگي به اصل دعوا را دارد تسليم نمايد.

دفتر دادگاه اصل راي را بايگاني نمود ه و رونوشت گواهي شده آن را به دستور دادگاه براي اصحاب دعوا ارسال مي دارد.

ماده 486 –

هرگاه طرفين، راي داور را به اتفاق بطور كلي و يا قسمتي از آن را ردكنند آن راي در قسمت مردود، بلااثر خواهد بود.

ماده 487 –

تصحيح رای داوری در حدود ماده 309 اين قانون قبل از انقضای مدت داوری، راسا با داور يا داوران است و پس از انقضای آن تا پايان مهلت اعتراض به رای داور، به درخواست طرفين يا يكي از آنان با داور يا داوران صادر كننده راي خواهد بود. داور يا داوران مكلفند ظرف بيست روز از تاريخ تقاضاي تصحيح راي، اتخاذ تصميم نمايند. راي تصحيحي به طرفين ابلاغ خواهد شد. در اين صورت، رسيدگي به اعتراض در دادگاه تا اتخاذ تصميم داور يا انقضاي مدت يادشده، متوقف مي ماند.

ماده 488 – هرگاه محكوم عليه تا بيست روز بعد از ابلاغ، راي داوري را اجرا ننمايد دادگاه ارجاع كننده دعوا به داوري و يا دادگاهي كه صلاحيت رسيدگي به اصل دعوا را دارد مكلف است به درخواست طرف ذينفع، طبق راي داور، برگ اجرايي صادر كند. اجراي راي، برابر مقررات قانوني مي باشد.

ماده 489 – راي داوري در موارد زير باطل است و قابليت اجرايي ندارد:

1- راي صادره مخالف با قوانين موجد حق باشد.

2- داور، نسبت به مطلبي كه موضوع داوري نبوده راي صادر كرده است .

3- داور خارج از حدود اختيار خود راي صادر نموده باشد. در اين صورت، فقط آن قسمت از راي كه خارج از اختيارات داور است ابطال مي گردد.

4- راي داور پس از انقضاي مدت داوري صادر و تسليم شده باشد.

5- راي داور با آن چه در دفتر املاك يا بين اصحاب دعوا در دفتر اسناد رسمي ثبت شده و داراي اعتبار قانوني است مخالف باشد.

6- راي به وسيله داوراني صادر شده كه مجاز به صدور راي نبوده اند.

7- قرارداد رجوع به داوري، بي اعتبار بوده است .

ماده 490 –

در مورد ماده فوق، هر يك از طرفين مي تواند ظرف بيست روز بعد از ابلاغ راي داور از دادگاهي كه دعوا را ارجاع به داوري كرده يا دادگاهي كه صلاحيت رسيدگي به اصل دعوا را دارد حكم به بطلان راي داور را بخواهد در اين صورت دادگاه، مكلف است به درخواست رسيدگي كرده، هرگاه راي از موارد مذكور در ماده فوق باشد حكم به بطلان آن دهد و تا رسيدگي به اصل دعوا و قطعي شدن حكم به بطلان، راي داور متوقف مي ماند.

تبصره –

مهلت يادشده در اين ماده و ماده 488 نسبت به اشخاصي كه مقيم خارج از كشور مي باشند دوماه خواهد بود. شروع مهلتهاي تعيين شده در اين ماده و ماده 488 براي اشخاصي كه داراي عذر موجه به شرح مندرج در ماده 306 اين قانون و تبصره 1 آن بوده اند پس از رفع عذر احتساب خواهد شد.

ماده 491 –

چنانچه اصل دعوا در دادگاه مطرح بوده و از اين طريق به داوري، ارجاع شده باشد  در اين صورت، اعتراض به راي داور و صدور حكم به بطلان آن، رسيدگي به دعوا تا قطعي شدن حكم بطلان راي داور، متوقف مي ماند.

تبصره –

در مواردي كه ارجاع امر به داوري از طريق دادگاه نبوده و راي داور باطل گردد رسيدگي به دعوا در دادگاه، با تقديم دادخواست به عمل خواهد آمد.

ماده 492 – در صورتي كه درخواست ابطال راي داور، خارج از موعد مقرر باشد دادگاه قرار رد دادخواست را صادر مي نمايد. اين قرار، قطعي است .

ماده 493 –

اعتراض به راي داور، مانع اجراي آن نيست، مگر آن كه دلايل اعتراض، قوی باشد. در اين صورت، دادگاه قرار توقف منع اجراي آن را تا پايان رسيدگي به اعتراض و صدور حكم قطعي، صادر مي نمايد و در صورت اقتضاء تامين مناسب نيز از معترض، اخذ خواهد شد.

ماده 494 –

چنانچه دعوا در مرحله فرجامی باشد  و طرفين با توافق، تقاضای ارجاع امر به داوری را بنمايند يا مورد از موارد ارجاع به داوری تشخيص داده شود ديوان عالی كشور، پرونده را برای ارجاع به داوری به دادگاه صادر كننده راي فرجام خواسته، ارسال مي دارد.

ماده 495 – راي داور، فقط درباره طرفين دعوا و اشخاصي كه دخالت و شركت در تعيين داوری داشته اند و قائم مقام آنان معتبر است و نسبت به اشخاص ديگر، تاثيری نخواهد داشت .

ماده 496 – دعاوي زير، قابل ارجاع به داوری نيست:

1- دعواي ورشكستگي

2- دعاوی راجع به اصل نكاح ، فسخ آن ، طلاق و نسب

ماده 497 –

پرداخت حق الزحمه داوري بر اساس آيين نامه ای است كه هر سه سال، يك بار توسط وزير دادگستري تهيه و به تصويب رئيس قوه قضائيه خواهد رسيد .

ماده 499 – در صورت تعدد داور، حق الزحمه؛ بالسويه بين آنان تقسيم مي شود.

ماده 500 –

چنانچه بين داور و اصحاب دعوا قراردادی در خصوص ميزان حق الزحمه منعقد شده باشد برابر قرارداد، عمل خواهد شد.

ماده 501 – هرگاه در اثر تدليس، تقلب يا تقصير در انجام وظيفه داوران، ضرر مالي متوجه يك طرف يا طرفين دعوا گردد داوران برابر موازين قانوني، مسئول جبران خسارت وارده خواهند بود.

دسته‌ها
قوانین داوری داخلی

قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ايران

قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ايران

فصل اول ـ تعاريف و اصطلاحات

ماده 1) اصطلاحات و واژه ها یی که در این قانون به کار رفته است، دارای معانی زیر می باشد:

4- هيأت داوری: هيأتی است که به موجب ماده (37) اين قانون تشکيل می شود.

دسته‌ها
قوانین داوری داخلی

از قانون اصلاح پاره ای از قوانين دادگستری

ماده 10- در هر دعوی حقوقی به استثنای موارد مندرج در ماده 675 آئین دادرسی مدنی كه قبل از تصویب این قانون اقامه شده و تا تاریخ اجرای این قانون رسيدگی به آن پنج سال یا بیشتر به طول انجاميده اعم از اينكه در مرحله نخستین یا پژوهش مطرح باشد خواهان اصلی ظرف مدت دو سال می تواند

دسته‌ها
قوانین داوری داخلی

از قانون برنامه سوم توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران

ماده 20: رسيدگی، اظهارنظر و اتخاذ تصميم در مورد شكايت اشخاص حقيقی و حقوقی از هر يك از تصميم ها در امر واگذاری در صلاحيت هيات داوری است و اين موضوع در قراردادهای تنظيمی واگذاری سهام قيد مي‌شود و به امضای طرفين قرارداد مي‌رسد.

دسته‌ها
قوانین داوری داخلی

از قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی ایران

ماده 30)

مواد 20 تا 24 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تنفیذ می گردد.

دسته‌ها
معاهدات بین‌المللی داوری

كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی

كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی نيويورك

ماده يكم

1-كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی نيويورك ناظر به شناسايی و اجرای آن دسته از احكام داوری است كه در اختلاف بين اشخاص اعم از حقيقی يا حقوقی و در قلمرو كشوری غير از كشوری كه در آن تقاضای شناسايی و اجرای حكم شده است صادر گردد. همچنين ناظر است بر احكام داوری كه در قلمرو دولت متقاضی عنه، حكم داخلی تلقی نگردد.

2- مراد از احكام داوری نه فقط احكام صادره توسط داورانی است كه در هر پرونده انتخاب می شوند بلكه شامل احكام صادره از نهادهای دائم داوری كه اصحاب دعوی به آنها رجوع كرده اند نيز می باشد.

3- هنگام امضا يا تصويب يا الحاق به كنوانسيون حاضر و يا در موقع تعيين قلمرو نفوذ اين كنوانسيون طبق ماده دهم هر دولتی مي تواند بر مبنای معامله متقابل اعلام نمايد كه منحصراً احكامي را شناسايی و اجرا خواهد كرد كه در قلمرو يكي از دول متعاهد صادر شود. همچنين می تواند اعلام دارد كه كنوانسيون را منحصراً در مورد اختلافات ناشی از آن گونه روابط حقوقی اعم از قراردادی كه حسب قوانين داخلی او تجاری تلقی شود اعمال خواهد كرد.

ماده دوم

1- دول متعاهد هر موافقت نامه كتبي را كه طرفين به موجب آن متعهد شده باشند تمام يا قسمتي از دعاوي موجود يا دعاوي آتي خود را به داوري ارجاع نمايند و اين دعاوي ناشي از رابطه حقوقي معين اعم از قراردادي يا غير آل بوده و موضوع آن از طريق داوري قابل حل و فصل باشد به رسميت خواهند شناخت.

2- عبارت موافقت نامه كتبی اعم است از شرط داوری كه در ضمن قرارداد درج شده باشد يا قرار داوری جداگانه ای كه به امضای طرفين رسيده و يا ضمن مبادله يا تلگرام حاصل شده باشد.

3- هرگاه دعوائي در محاكم هريك از كشورهاي متعاهد مطرح باشد كه طرفين درباره موضوع اصلي آن دعوي موافقت نامه داوري به مفهوم مقرر در اين ماده داشته باشند دادگاه بنا به تقاضاي احد از طرفين دعوي را به داوري احاله خواهد نمود مگر در مواردي كه بنا به تشخيص محكمه موافقت نامه داوري باطل يا فاقد اثر ويا فاقد شرايط لازم براي اجرا باشد.

ماده سوم

دول متعاهد احكام داوري را الزام آور خواهند شناخت و آن را مطابق آيين دادرسي محلي كه حكم داوري در قلمرو و آن مورد استناد قرار گرفت است با رعايت شرايط مندرج در مواد آتي اين كنوانسيون اجرا خواهند كرد به هنگام شناسايي و اجراي احكام داوري موضوع اين كنوانسيون, هيچ گونه شرايطي كه اساساً شديدتر باشد يا حق الزحمه يا هزينه اي بيشتر از آنچه كه در شناسايي و اجراي احكام داوري داخلي معمول است تحميل نخواهد شد.

ماده چهارم

1- براي تحصيل شناسايي و اجراي احكام داوري مذكور در ماده قبل متقاضي شناسايي و اجراي حكم بايد همزمان با تسليم تقاضا نامه خود مدارك ذيل را نيز ارائه نمايد:

الف . نسخه اصل مصدق حكم يا رونوشت گواهي شده آن؛

ب . اصل موافقت نامه داوري مذكور در ماده دوم و يا رونوشت گواهي شده آن.

2- هرگاه حكم يا موافقت نامه مذكور به زبان رسمي كشوری كه در قلمرو آن به حكم داوری استناد شده است نباشد طرفی كه شناسايی و اجرای حكم را تقاضا نموده مكلف به ارائه ترجمه اين اسناد به آن زبان است صحت ترجمه بايستی توسط مترجم رسمی يا قسم خورده و يا مامور سياسی يا كنسولی گواهي گردد.

ماده پنجم

1- در خواست شناسايي و اجراي حكم داوری فقط در صورتی می تواند به تقاضای كسی كه عليه او به حكم استناد شده رد شود كه

طرف مذكور نزد مرجع صالح محلی كه در آنجا تقاضای شناسايی و اجرای حكم است دلايل و مدارك مثبته ای ارائه دهد مبنی بر اينكه:

الف . طرفين موافقت نامه داوری مورد اشاره در ماده دوم طبق قانون متبوع ايشان به جهتی فاقد اهليت بوده يا اينكه موافقت نامه مذكور حسب قانونی كه طبق توافق طرفين حاكم بر اين موافقت نامه است يا در غياب هرگونه نشانه ای بر توافق طرفين در مورد قانون حاكم، حسب قانون كشوری كه حكم داوری در آنجا صادر گرديده فاقد اعتبار است ؛ يا

ب . تعيين داور يا جريان رسيدگي داوری به طرفی كه عليه وی به حكم استناد شده درست ابلاغ نگرديده يا اينكه طرف مذكور به جهت ديگری قادر به طرح نظريات و مواضع خود در داوری نشده است ؛يا

ج . حكم داوری مربوط به اختلافي است كه نظر به ارجاع آن به داوری نبوده يا داخل در موضوع ارجاعی به داوری تجاوز داوری حاوی تصميماتی است كه از حدود موضوع ارجاعی به داوری تجاوز كرده است در صورتي كه تصميمات راجع به موضوعات ارجاعی به داوری از تصميماتی كه مربوط به موضوع داوری نيست قابل تفكيك باشد آن قسمت از حكم داوری كه حاوی تصميمات مربوط به موضوعات ارجاعی به داوری است قابل شناسايی و اجرا خواهد بود؛ يا.

د . نحوه تشكيل مرجع داوري يا تشريفات داوري منطبق با توافق طرفين نبوده در غياب چنين توافقي با قوانين كشوري كه داوري در آنجا اانجام شده مطابق نبوده است يا.

ه . حكم داوري هنوز نسبت به طرفين لازم الاجرا نشده يا اينكه به وسيله مرجع صالح كشوري كه حكم در قلمرو آن با حسب قوانين آن صادر شده, ابطال يا معلق گرديده است.

2- مرجع صالح كشوري كه شناسايي و اجراي حكم داوري از او درخواست شده نيز در صورت احراز يكي از موارد زير مي تواند تقاضاي شناسايي و اجراي حكم را رد كند:

الف . برابر با قوانين آن كشور حل و فصل موضوع مختلف فيه از طريق داوري ميسر نبوده است يا.

ب . شناسايي و اجراي احكام مغاير با نظم عمومي آن كشور است.

ماده ششم

چنانكه از مرجع مذكور در ماده 5 (بند 1 /ه) تقاضاي ابطال يا تعليق حكم داوري شده باشد مرجعي كه تقاضاي شناسايي و اجراي حكم نزد او مطرح است مي توان چنانچه مقتضي تشخيص دهد دستور اجراي حكم داوري را به تعويق اندازد و همچنين مي تواند بنا به تقاضاي طرفي كه درخواست شناسايي و اجراي حكم را كرده است طرف ديگر را مكلف سازد كه تضمين مناسبي توديع نمايد.

ماده هفتم

1- مقررات كنوانسيون حاضر به اعتبار موافقت نامه هاي دو جانبه و چند جانبه مربوط به شناسايي و اجراي احكام داوري منعقده بين دول متعاهد لطمه اي وارد نخواهد كرد و نيز مانع از حق هيچ ذينفعي كه بخواهد به طريق مقرر و به مقدار مجاز در قوانين يا معاهدات كشوري كه در قلمرو او به يك حكم داوري استناد شده از آن حكم بهره مند شود نخواهد گرديد.

2- به محض ملتزم شدن كشورهاي متعاهد به اين كنوانسيون و تا جائي كه به آن ملتزم مي شوند, پروتكل 1923 ژنو راجع به شروط داوري و كنوانسيون 1927 ژنو راجع به اجراي احكام داوري خارجی بين اين كشورها موقوف الاجرا خواهد گرديد.

ماده هشتم

1- كنوانسيون حاضر تا تاريخ 31 دسامبر 1958 براي امضاي دول عضو سازمان ملل متحد يا هر دولتي كه عضو يكي از سازمانهاي تخصصي ملل متحد باشد يا بعداً عضو آن بشود, و هر دولتي كه عضو اساسنامه ديوان بين الملل دادگستري باشد يا بعداً عضو آن بشود يا هر دولتي كه از جانب مجمع عمومي سازمان ملل متحد از وي دعوت بعمل آيد, مفتوح خواهد بود.

ماده نهم

1- اين كنوانسيون براي الحاق كليه دول مذكور در ماده 8 مفتوح خواهد بود.

2- الحاق با تسليم سند الحاق نزد دبير كل سازمان ملل متحد انجام خواهد گرفت.

ماده دهم

1- هر كشوري مي تواند به هنگام امضا تصويب يا الحاق اعلام دارد كه اين كنوانسيون را نسبت به كليه يا بعضي از سرزمينهاي كه آن كشور مسئوليت روابط بين المللي آنها را بعهده دارد تعميم خواهد داشت اعلام مذكور از تاريخ لازم الاجرا شدن كنوانسيون نسبت به آن كشور موثر خواهد بود.

2- در هر زماني پس از امضا تصويب يا الحاق هرگونه تعميم كنوانسيون از اين حيث از طريق صدور اعلاميه اي به عنوان دبير كل سازمان ملل متحد انجام مي گيرد كه از نودمين روز پس از روز وصول آن توسط دبير كل يا از تاريخ لازم الاجرا شدن كنوانسيون نسبت به كشور مربوطه, بسته به اينكه كداميك موخر است لازم الاجرا خواهد شد.

3- در مورد سرزمين هايي كه اين كنوانسيون در تاريخ امضا, تصويب يا الحاق به آن نسبت به آنها تعميم نمي يابد هريك از كشورهاي مربوط امكانات اتخاذ تدابير لازم به منظور تعميم شمول اين كنوانسيون نسبت به چنين سرزمين هايي را مشروط به رضايت دولتهاي چنين سرزمينهايي در مواردي كه قانون اساسي آنها لازم مي داند مورد توجه قرار خواهند داد.

ماده يازدهم

مقررات مشروحه ذيل درباره دول فدرال و يا دولي كه داراي حكومتي واحد نباشند اجرا خواهد شد:

الف . در مورد آن قسمت از مواد كنوانسيون حاضر كه در صلاحيت قانونگذاري مقامات حكومت فدرال قرار مي گيرد , تعهدات حكومت فدرال از اين حيث همانند تعهد دول متعاهدي خواهد بود كه به روش فدرال اداره نمي شوند.

ب . درباره آن قسمت از مواد كنوانسيون حاضر كه در صلاحيت قانونگذاري دول يا عضو فدراسيون قرار دارد و طبق قانون اساسي فدراسيون تكليفي از نظر اقدامات تقنيني به عهده آنها نيست حكومت فدرال مواد مذكور را در نزديكترين زمان ممكن همراه با توصيه موافق خود به اطلاع مقامات ذي صلاحيت دول و يا ايالات عضو فدراسيون خواهد رسانيد.

ج . دول فدرال عضو اين كنوانسيون مكلف خواهند بود در صورت درخواست هر يك از دول متعاهد كه از طريق دبير كل سازمان ملل متحد ارسال خواهد شد گزارشي از مجموعه قوانين و رويه هاي جاري فدراسيون و واحدهاي متشكله آن را در مورد هر يك از مقررات و مواد خاص اين كنوانسيون تسليم كنند و مشخص سازند كه در مورد مقررات و مفاد كنوانسيون تا چه حد اقدامات تقنيني يا ساير اقدامات صورت گرفته است.

ماده دوازدهم

1- كنوانسيون در نودمين روز پس از تاريخ توديع سومين سند تصويب يا الحاق لازم الاجرا مي گردد.

2- كنوانسيون حاضر نسبت به كشورهايي كه پس از تسليم سومين سند تصويب يا الحاق آن را تصويب مي كنند يا بدان ملحق مي شوند در نودمين روز پس از تسليم سند تصويب يا الحاق آن لازم الاجرا خواهدشد.

ماده سيزدهم

1- هريك از دول متعاهد مي تواند با ابلاغ كتبي كه به عنوان دبير كل سازمان ملل متحد ارسال خواهد كرد رجوع از اين كنوانسيون را اعلام نمايد رجوع از كنوانسيون يك سال پس از تاريخ وصول اعلاميه به دبير كل عملي خواهد شد.

2- هر يك از دول عضو كه اعلاميه يا تذكريه اي طبق مقررات ماده دهم صادر و ابلاغ نموده است مي تواند در هر زماني متعاقب آن با ابلاغ به دبير كل سازمان ملل متحد اعلام كند كه يك سال پس از تاريخي كه ابلاغ مذكور واصل مي گردد, مقررات اين كنوانسيون نسبت به سرزمين مربوط موقوف الاجرا خواهد شد.

3- كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی نسبت به احكام داوري كه جريان شناسايي و اجراي آنها قبل از تحقق رجوع از اين كنوانسيون به گردش افتاده باشد كماكان لازم الاجرا خواهد بود.

ماده چهاردهم

هيچ يك از دول متعاهد نمي تواند در برابر ساير كشورهاي عضو از مقررات اين كنوانسيون استفاده كند مگر در حدود كه خود را ملزم به اجراي اين كنوانسيون بوده باشد.

ماده پانزدهم
دبير كل سازمان ملل متحد مراتب ذيل را به اطلاع دول مذكور در ماده هشتم خواهد رسانيد:

الف . امضاها و تصويبهاي موضوع ماده هشتم؛

ب . الحاقهاي موضوع ماده نهم ؛

ج . اعلاميه و اخطاريه هاي موضوع مواد يكم و دهم و يازدهم ؛

د . تاريخ اجراي كنوانسيون حاضر وفق ماده دوازدهم ؛

ه . اعلاميه هاي رجوع و ابلاغهاي موضوع ماده سيزدهم؛

ماده شانزدهم

1- كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی كه متون انگليسي چيني , اسپانيايي , فرانسوي و روسي آن متساوياً معتبر است در آرشيو سازمان ملل متحد توديع خواهد شد.

2- دبير كل سازمان ملل متحد به هريك از دول مذكور در ماده هشتم يك نسخه گواهي شده از اين كنوانسيون را تسليم خواهد كرد.

دسته‌ها
یادداشت‌ها

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ (قسمت سوم) ،در ادامه ی مطالب گذشته در این نوشتار بیان بررسی می گردد. تا کنون طی شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت نخست) و نیز طی شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت دوم) به بیان بخشی از نکات و بایسته های  داوری در امور مدنی و حقوقی پرداختم.

در قسمت سوم شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری

ابتدا متن ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی

کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی دارند می توانند با تراضی یکدیگر، منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاه ها طرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح، در هر مرحله ای از رسیدگی باشد به داوری یک یا چند نفر، ارجاع دهند.

نکات مهم دیگری را به ترتیب زیر، مورد شرح و تحلیل قرار می دهم:

۱- ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، تصریح نموده است که حتی در صورت مطرح بودن دعوی در دادگاه، طرفین می توانند در هر مرحله ای از رسیدگی، منازعه را به داوری ، ارجاع دهند.

مراحل رسیدگی در امور حقوقی، به طور کلی، عبارتند از:

مرحله بدوی (اعم از حضوری یا غیابی) مرحله تجدیدنظر، مرحله فرجامی، مرحله اعاده دادرسی، مرحله رسیدگی ویژه (اعلام اشتباه قاضی و نیز خلاف بین شرع بودن رای)

بنابراین، تفاوتی نمی کند که رسیدگی به پرونده حقوقی در کدام مرحله، قرار داشته باشد، یا حتی مهم نیست که دادرسی در هر یک از مراحل یادشده به پایان رسیده و پرونده، آماده صدور رای باشد یا خیر، همین که طرفین، به مرجع قضایی، اعلام نمایند که منازعه را به داوری، ارجاع نموده اند دادگاه؛ اقدام به صدور قرار مناسب، می نماید و پرونده را در حدود و مواردی که در صلاحیت داور، قرار گرفته است خواهد بست.

۲- اگر منازعه ای که در دادگاه، مطرح رسیدگی است به تراضی طرفین از طریق گزارش اصلاحی، منتهی به ارجاع منازعه به داوری گردد طرفین متعهد به اجرای تعهدات پذیرفته شده خود در خصوص داوری و صلاحیت داور و دستمزد داور و…. خواهند بود.

۳- اگر طرفین در خارج از دادگاه طرفین برای ارجاع منازعه به داوری، توافق نمایند باید نسخه ای از قرارداد داوری یا هر گونه مدرکی که موید تراضی به ارجاع منازعه به داوری است را به دادگاه ارائه نمایند دادگاه پس از اطمینان از ارجاع منازعه به داوری، اقدام به صدور قرار مناسب، نموده و پرونده را در حدود و مواردی که در صلاحیت داور، قرار گرفته است خواهد بست.

۴- ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تصریح نموده است که طرفین می توانند اختلاف و منازعه خود را به داوری یک یا چند نفر، ارجاع دهند.

نظریه حقوقی

حسب نظری که اداره حقوقی قوه قضاییه در تاریخ ۲۹/۰۶/۱۳۸۰ ابراز نموده است اصولاً به جز در مواردی که تصریح قانونی، وجود دارد نمی توان داوری را به اشخاص حقوقی ارجاع نمود. شاید به کار بردن واژه “نفر” که فقط دلالت بر شخص حقیقی دارد و عدم استعمال واژه “شخص” که هم بر شخص حقیقی و هم بر شخص حقوقی دلالت دارد این نگرش را موجب شده باشد اما غیرقابل انکار است که نهاد داوری آن هنگام، خواهد توانست اهداف قوه قضاییه و نظام حقوقی کشور و سند چشم انداز ایران را محقق کند که اشخاص حقوقی نیز بتوانند به گونه ای حرفه ای و گسترده به آن ورود نمایند. داوری اشخاص حقوقی، کیفیت داوری و استحکام نهاد داوری را موجب می گردد.

در هر صورت، اعم از آنکه داوری به یک یا چند نفر یا یک شخص حقوقی ارجاع می گردد بهتر است داور، به گونه ای معین و با ذکر نام، مشخص شود و مشخصات و نشانی دقیق او در قرارداد یا شرط داوری، قید و قبولی داور با امضاء قرارداد داوری، دریافت گردد.

بهتر است داور، یک نفر باشد و اگر به هر دلیلی چاره ای جز انتخاب چند داور (هیات داوری) نبود پیشنهاد موکد می کنم که هیات داوری را به تعداد فرد (سه یا پنج نفر) انتخاب و تصریح نمایید که رای اکثریت داوران، ملاک اعتبار است یا اینکه به دقت، روشن فرمایید رای هیات داوری در چه صورتی و با چه نسبت و ترکیبی از آراء، ملاک اعتبار خواهد بود.

مزیت انتخاب داور واحد

انتخاب یک داور نسبت به انتخاب چند داور، این مزیت را دارد که معمولاً در رسیدگی و صدور رای تسریع خواهد گردید و احتمال بروز اختلاف و تشتت در فرایند رسیدگی و صدور رای داوری، کاهش پیدا خواهد کرد.

ایران داوری با حضور داوران و مشاوران متخصص در امور داوری آماده ارائه خدمات حقوقی خود می باشند.