دسته‌ها
معاهدات بین‌المللی داوری

كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی

كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی نيويورك

ماده يكم

1-كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی نيويورك ناظر به شناسايی و اجرای آن دسته از احكام داوری است كه در اختلاف بين اشخاص اعم از حقيقی يا حقوقی و در قلمرو كشوری غير از كشوری كه در آن تقاضای شناسايی و اجرای حكم شده است صادر گردد. همچنين ناظر است بر احكام داوری كه در قلمرو دولت متقاضی عنه، حكم داخلی تلقی نگردد.

2- مراد از احكام داوری نه فقط احكام صادره توسط داورانی است كه در هر پرونده انتخاب می شوند بلكه شامل احكام صادره از نهادهای دائم داوری كه اصحاب دعوی به آنها رجوع كرده اند نيز می باشد.

3- هنگام امضا يا تصويب يا الحاق به كنوانسيون حاضر و يا در موقع تعيين قلمرو نفوذ اين كنوانسيون طبق ماده دهم هر دولتی مي تواند بر مبنای معامله متقابل اعلام نمايد كه منحصراً احكامي را شناسايی و اجرا خواهد كرد كه در قلمرو يكي از دول متعاهد صادر شود. همچنين می تواند اعلام دارد كه كنوانسيون را منحصراً در مورد اختلافات ناشی از آن گونه روابط حقوقی اعم از قراردادی كه حسب قوانين داخلی او تجاری تلقی شود اعمال خواهد كرد.

ماده دوم

1- دول متعاهد هر موافقت نامه كتبي را كه طرفين به موجب آن متعهد شده باشند تمام يا قسمتي از دعاوي موجود يا دعاوي آتي خود را به داوري ارجاع نمايند و اين دعاوي ناشي از رابطه حقوقي معين اعم از قراردادي يا غير آل بوده و موضوع آن از طريق داوري قابل حل و فصل باشد به رسميت خواهند شناخت.

2- عبارت موافقت نامه كتبی اعم است از شرط داوری كه در ضمن قرارداد درج شده باشد يا قرار داوری جداگانه ای كه به امضای طرفين رسيده و يا ضمن مبادله يا تلگرام حاصل شده باشد.

3- هرگاه دعوائي در محاكم هريك از كشورهاي متعاهد مطرح باشد كه طرفين درباره موضوع اصلي آن دعوي موافقت نامه داوري به مفهوم مقرر در اين ماده داشته باشند دادگاه بنا به تقاضاي احد از طرفين دعوي را به داوري احاله خواهد نمود مگر در مواردي كه بنا به تشخيص محكمه موافقت نامه داوري باطل يا فاقد اثر ويا فاقد شرايط لازم براي اجرا باشد.

ماده سوم

دول متعاهد احكام داوري را الزام آور خواهند شناخت و آن را مطابق آيين دادرسي محلي كه حكم داوري در قلمرو و آن مورد استناد قرار گرفت است با رعايت شرايط مندرج در مواد آتي اين كنوانسيون اجرا خواهند كرد به هنگام شناسايي و اجراي احكام داوري موضوع اين كنوانسيون, هيچ گونه شرايطي كه اساساً شديدتر باشد يا حق الزحمه يا هزينه اي بيشتر از آنچه كه در شناسايي و اجراي احكام داوري داخلي معمول است تحميل نخواهد شد.

ماده چهارم

1- براي تحصيل شناسايي و اجراي احكام داوري مذكور در ماده قبل متقاضي شناسايي و اجراي حكم بايد همزمان با تسليم تقاضا نامه خود مدارك ذيل را نيز ارائه نمايد:

الف . نسخه اصل مصدق حكم يا رونوشت گواهي شده آن؛

ب . اصل موافقت نامه داوري مذكور در ماده دوم و يا رونوشت گواهي شده آن.

2- هرگاه حكم يا موافقت نامه مذكور به زبان رسمي كشوری كه در قلمرو آن به حكم داوری استناد شده است نباشد طرفی كه شناسايی و اجرای حكم را تقاضا نموده مكلف به ارائه ترجمه اين اسناد به آن زبان است صحت ترجمه بايستی توسط مترجم رسمی يا قسم خورده و يا مامور سياسی يا كنسولی گواهي گردد.

ماده پنجم

1- در خواست شناسايي و اجراي حكم داوری فقط در صورتی می تواند به تقاضای كسی كه عليه او به حكم استناد شده رد شود كه

طرف مذكور نزد مرجع صالح محلی كه در آنجا تقاضای شناسايی و اجرای حكم است دلايل و مدارك مثبته ای ارائه دهد مبنی بر اينكه:

الف . طرفين موافقت نامه داوری مورد اشاره در ماده دوم طبق قانون متبوع ايشان به جهتی فاقد اهليت بوده يا اينكه موافقت نامه مذكور حسب قانونی كه طبق توافق طرفين حاكم بر اين موافقت نامه است يا در غياب هرگونه نشانه ای بر توافق طرفين در مورد قانون حاكم، حسب قانون كشوری كه حكم داوری در آنجا صادر گرديده فاقد اعتبار است ؛ يا

ب . تعيين داور يا جريان رسيدگي داوری به طرفی كه عليه وی به حكم استناد شده درست ابلاغ نگرديده يا اينكه طرف مذكور به جهت ديگری قادر به طرح نظريات و مواضع خود در داوری نشده است ؛يا

ج . حكم داوری مربوط به اختلافي است كه نظر به ارجاع آن به داوری نبوده يا داخل در موضوع ارجاعی به داوری تجاوز داوری حاوی تصميماتی است كه از حدود موضوع ارجاعی به داوری تجاوز كرده است در صورتي كه تصميمات راجع به موضوعات ارجاعی به داوری از تصميماتی كه مربوط به موضوع داوری نيست قابل تفكيك باشد آن قسمت از حكم داوری كه حاوی تصميمات مربوط به موضوعات ارجاعی به داوری است قابل شناسايی و اجرا خواهد بود؛ يا.

د . نحوه تشكيل مرجع داوري يا تشريفات داوري منطبق با توافق طرفين نبوده در غياب چنين توافقي با قوانين كشوري كه داوري در آنجا اانجام شده مطابق نبوده است يا.

ه . حكم داوري هنوز نسبت به طرفين لازم الاجرا نشده يا اينكه به وسيله مرجع صالح كشوري كه حكم در قلمرو آن با حسب قوانين آن صادر شده, ابطال يا معلق گرديده است.

2- مرجع صالح كشوري كه شناسايي و اجراي حكم داوري از او درخواست شده نيز در صورت احراز يكي از موارد زير مي تواند تقاضاي شناسايي و اجراي حكم را رد كند:

الف . برابر با قوانين آن كشور حل و فصل موضوع مختلف فيه از طريق داوري ميسر نبوده است يا.

ب . شناسايي و اجراي احكام مغاير با نظم عمومي آن كشور است.

ماده ششم

چنانكه از مرجع مذكور در ماده 5 (بند 1 /ه) تقاضاي ابطال يا تعليق حكم داوري شده باشد مرجعي كه تقاضاي شناسايي و اجراي حكم نزد او مطرح است مي توان چنانچه مقتضي تشخيص دهد دستور اجراي حكم داوري را به تعويق اندازد و همچنين مي تواند بنا به تقاضاي طرفي كه درخواست شناسايي و اجراي حكم را كرده است طرف ديگر را مكلف سازد كه تضمين مناسبي توديع نمايد.

ماده هفتم

1- مقررات كنوانسيون حاضر به اعتبار موافقت نامه هاي دو جانبه و چند جانبه مربوط به شناسايي و اجراي احكام داوري منعقده بين دول متعاهد لطمه اي وارد نخواهد كرد و نيز مانع از حق هيچ ذينفعي كه بخواهد به طريق مقرر و به مقدار مجاز در قوانين يا معاهدات كشوري كه در قلمرو او به يك حكم داوري استناد شده از آن حكم بهره مند شود نخواهد گرديد.

2- به محض ملتزم شدن كشورهاي متعاهد به اين كنوانسيون و تا جائي كه به آن ملتزم مي شوند, پروتكل 1923 ژنو راجع به شروط داوري و كنوانسيون 1927 ژنو راجع به اجراي احكام داوري خارجی بين اين كشورها موقوف الاجرا خواهد گرديد.

ماده هشتم

1- كنوانسيون حاضر تا تاريخ 31 دسامبر 1958 براي امضاي دول عضو سازمان ملل متحد يا هر دولتي كه عضو يكي از سازمانهاي تخصصي ملل متحد باشد يا بعداً عضو آن بشود, و هر دولتي كه عضو اساسنامه ديوان بين الملل دادگستري باشد يا بعداً عضو آن بشود يا هر دولتي كه از جانب مجمع عمومي سازمان ملل متحد از وي دعوت بعمل آيد, مفتوح خواهد بود.

ماده نهم

1- اين كنوانسيون براي الحاق كليه دول مذكور در ماده 8 مفتوح خواهد بود.

2- الحاق با تسليم سند الحاق نزد دبير كل سازمان ملل متحد انجام خواهد گرفت.

ماده دهم

1- هر كشوري مي تواند به هنگام امضا تصويب يا الحاق اعلام دارد كه اين كنوانسيون را نسبت به كليه يا بعضي از سرزمينهاي كه آن كشور مسئوليت روابط بين المللي آنها را بعهده دارد تعميم خواهد داشت اعلام مذكور از تاريخ لازم الاجرا شدن كنوانسيون نسبت به آن كشور موثر خواهد بود.

2- در هر زماني پس از امضا تصويب يا الحاق هرگونه تعميم كنوانسيون از اين حيث از طريق صدور اعلاميه اي به عنوان دبير كل سازمان ملل متحد انجام مي گيرد كه از نودمين روز پس از روز وصول آن توسط دبير كل يا از تاريخ لازم الاجرا شدن كنوانسيون نسبت به كشور مربوطه, بسته به اينكه كداميك موخر است لازم الاجرا خواهد شد.

3- در مورد سرزمين هايي كه اين كنوانسيون در تاريخ امضا, تصويب يا الحاق به آن نسبت به آنها تعميم نمي يابد هريك از كشورهاي مربوط امكانات اتخاذ تدابير لازم به منظور تعميم شمول اين كنوانسيون نسبت به چنين سرزمين هايي را مشروط به رضايت دولتهاي چنين سرزمينهايي در مواردي كه قانون اساسي آنها لازم مي داند مورد توجه قرار خواهند داد.

ماده يازدهم

مقررات مشروحه ذيل درباره دول فدرال و يا دولي كه داراي حكومتي واحد نباشند اجرا خواهد شد:

الف . در مورد آن قسمت از مواد كنوانسيون حاضر كه در صلاحيت قانونگذاري مقامات حكومت فدرال قرار مي گيرد , تعهدات حكومت فدرال از اين حيث همانند تعهد دول متعاهدي خواهد بود كه به روش فدرال اداره نمي شوند.

ب . درباره آن قسمت از مواد كنوانسيون حاضر كه در صلاحيت قانونگذاري دول يا عضو فدراسيون قرار دارد و طبق قانون اساسي فدراسيون تكليفي از نظر اقدامات تقنيني به عهده آنها نيست حكومت فدرال مواد مذكور را در نزديكترين زمان ممكن همراه با توصيه موافق خود به اطلاع مقامات ذي صلاحيت دول و يا ايالات عضو فدراسيون خواهد رسانيد.

ج . دول فدرال عضو اين كنوانسيون مكلف خواهند بود در صورت درخواست هر يك از دول متعاهد كه از طريق دبير كل سازمان ملل متحد ارسال خواهد شد گزارشي از مجموعه قوانين و رويه هاي جاري فدراسيون و واحدهاي متشكله آن را در مورد هر يك از مقررات و مواد خاص اين كنوانسيون تسليم كنند و مشخص سازند كه در مورد مقررات و مفاد كنوانسيون تا چه حد اقدامات تقنيني يا ساير اقدامات صورت گرفته است.

ماده دوازدهم

1- كنوانسيون در نودمين روز پس از تاريخ توديع سومين سند تصويب يا الحاق لازم الاجرا مي گردد.

2- كنوانسيون حاضر نسبت به كشورهايي كه پس از تسليم سومين سند تصويب يا الحاق آن را تصويب مي كنند يا بدان ملحق مي شوند در نودمين روز پس از تسليم سند تصويب يا الحاق آن لازم الاجرا خواهدشد.

ماده سيزدهم

1- هريك از دول متعاهد مي تواند با ابلاغ كتبي كه به عنوان دبير كل سازمان ملل متحد ارسال خواهد كرد رجوع از اين كنوانسيون را اعلام نمايد رجوع از كنوانسيون يك سال پس از تاريخ وصول اعلاميه به دبير كل عملي خواهد شد.

2- هر يك از دول عضو كه اعلاميه يا تذكريه اي طبق مقررات ماده دهم صادر و ابلاغ نموده است مي تواند در هر زماني متعاقب آن با ابلاغ به دبير كل سازمان ملل متحد اعلام كند كه يك سال پس از تاريخي كه ابلاغ مذكور واصل مي گردد, مقررات اين كنوانسيون نسبت به سرزمين مربوط موقوف الاجرا خواهد شد.

3- كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی نسبت به احكام داوري كه جريان شناسايي و اجراي آنها قبل از تحقق رجوع از اين كنوانسيون به گردش افتاده باشد كماكان لازم الاجرا خواهد بود.

ماده چهاردهم

هيچ يك از دول متعاهد نمي تواند در برابر ساير كشورهاي عضو از مقررات اين كنوانسيون استفاده كند مگر در حدود كه خود را ملزم به اجراي اين كنوانسيون بوده باشد.

ماده پانزدهم
دبير كل سازمان ملل متحد مراتب ذيل را به اطلاع دول مذكور در ماده هشتم خواهد رسانيد:

الف . امضاها و تصويبهاي موضوع ماده هشتم؛

ب . الحاقهاي موضوع ماده نهم ؛

ج . اعلاميه و اخطاريه هاي موضوع مواد يكم و دهم و يازدهم ؛

د . تاريخ اجراي كنوانسيون حاضر وفق ماده دوازدهم ؛

ه . اعلاميه هاي رجوع و ابلاغهاي موضوع ماده سيزدهم؛

ماده شانزدهم

1- كنوانسيون شناسايی و اجرای احكام داوری خارجی كه متون انگليسي چيني , اسپانيايي , فرانسوي و روسي آن متساوياً معتبر است در آرشيو سازمان ملل متحد توديع خواهد شد.

2- دبير كل سازمان ملل متحد به هريك از دول مذكور در ماده هشتم يك نسخه گواهي شده از اين كنوانسيون را تسليم خواهد كرد.

دسته‌ها
قوانین داوری داخلی

قانون موافقتنامه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و‌ کمیته حقوقی مشورتی آسیایی – آفریقایی راجع به‌ ایجاد مرکز منطقه‌ای داوری در تهران ‌

ماده واحده – موافقتنامه بین دولت جمهوری اسلامی ایران و کمیته حقوقی‌ مشورتی آسیایی – آفریقایی راجع به ایجاد مرکز منطقه‌ای داوری در تهران مشتمل بر یک ‌مقدمه و نه ماده به شرح پیوست تصویب و اجازه مبادله اسناد آن داده می‌شود.

دسته‌ها
معاهدات بین‌المللی داوری

اساسنامه ديوان بين‌المللی دادگستری

ماده 1- ديوان بين‌المللی دادگستری كه به موجب منشور مللل متحد به عنوان ركن مهم قضايی سازمان، تاسيس شده طبق مقررات اين اساسنامه تشكيل يافته و انجام وظيفه خواهد نمود.

دسته‌ها
یادداشت‌ها

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ (قسمت سوم) ،در ادامه ی مطالب گذشته در این نوشتار بیان بررسی می گردد. تا کنون طی شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت نخست) و نیز طی شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت دوم) به بیان بخشی از نکات و بایسته های  داوری در امور مدنی و حقوقی پرداختم.

در قسمت سوم شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری

ابتدا متن ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی

کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی دارند می توانند با تراضی یکدیگر، منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاه ها طرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح، در هر مرحله ای از رسیدگی باشد به داوری یک یا چند نفر، ارجاع دهند.

نکات مهم دیگری را به ترتیب زیر، مورد شرح و تحلیل قرار می دهم:

۱- ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، تصریح نموده است که حتی در صورت مطرح بودن دعوی در دادگاه، طرفین می توانند در هر مرحله ای از رسیدگی، منازعه را به داوری ، ارجاع دهند.

مراحل رسیدگی در امور حقوقی، به طور کلی، عبارتند از:

مرحله بدوی (اعم از حضوری یا غیابی) مرحله تجدیدنظر، مرحله فرجامی، مرحله اعاده دادرسی، مرحله رسیدگی ویژه (اعلام اشتباه قاضی و نیز خلاف بین شرع بودن رای)

بنابراین، تفاوتی نمی کند که رسیدگی به پرونده حقوقی در کدام مرحله، قرار داشته باشد، یا حتی مهم نیست که دادرسی در هر یک از مراحل یادشده به پایان رسیده و پرونده، آماده صدور رای باشد یا خیر، همین که طرفین، به مرجع قضایی، اعلام نمایند که منازعه را به داوری، ارجاع نموده اند دادگاه؛ اقدام به صدور قرار مناسب، می نماید و پرونده را در حدود و مواردی که در صلاحیت داور، قرار گرفته است خواهد بست.

۲- اگر منازعه ای که در دادگاه، مطرح رسیدگی است به تراضی طرفین از طریق گزارش اصلاحی، منتهی به ارجاع منازعه به داوری گردد طرفین متعهد به اجرای تعهدات پذیرفته شده خود در خصوص داوری و صلاحیت داور و دستمزد داور و…. خواهند بود.

۳- اگر طرفین در خارج از دادگاه طرفین برای ارجاع منازعه به داوری، توافق نمایند باید نسخه ای از قرارداد داوری یا هر گونه مدرکی که موید تراضی به ارجاع منازعه به داوری است را به دادگاه ارائه نمایند دادگاه پس از اطمینان از ارجاع منازعه به داوری، اقدام به صدور قرار مناسب، نموده و پرونده را در حدود و مواردی که در صلاحیت داور، قرار گرفته است خواهد بست.

۴- ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تصریح نموده است که طرفین می توانند اختلاف و منازعه خود را به داوری یک یا چند نفر، ارجاع دهند.

نظریه حقوقی

حسب نظری که اداره حقوقی قوه قضاییه در تاریخ ۲۹/۰۶/۱۳۸۰ ابراز نموده است اصولاً به جز در مواردی که تصریح قانونی، وجود دارد نمی توان داوری را به اشخاص حقوقی ارجاع نمود. شاید به کار بردن واژه “نفر” که فقط دلالت بر شخص حقیقی دارد و عدم استعمال واژه “شخص” که هم بر شخص حقیقی و هم بر شخص حقوقی دلالت دارد این نگرش را موجب شده باشد اما غیرقابل انکار است که نهاد داوری آن هنگام، خواهد توانست اهداف قوه قضاییه و نظام حقوقی کشور و سند چشم انداز ایران را محقق کند که اشخاص حقوقی نیز بتوانند به گونه ای حرفه ای و گسترده به آن ورود نمایند. داوری اشخاص حقوقی، کیفیت داوری و استحکام نهاد داوری را موجب می گردد.

در هر صورت، اعم از آنکه داوری به یک یا چند نفر یا یک شخص حقوقی ارجاع می گردد بهتر است داور، به گونه ای معین و با ذکر نام، مشخص شود و مشخصات و نشانی دقیق او در قرارداد یا شرط داوری، قید و قبولی داور با امضاء قرارداد داوری، دریافت گردد.

بهتر است داور، یک نفر باشد و اگر به هر دلیلی چاره ای جز انتخاب چند داور (هیات داوری) نبود پیشنهاد موکد می کنم که هیات داوری را به تعداد فرد (سه یا پنج نفر) انتخاب و تصریح نمایید که رای اکثریت داوران، ملاک اعتبار است یا اینکه به دقت، روشن فرمایید رای هیات داوری در چه صورتی و با چه نسبت و ترکیبی از آراء، ملاک اعتبار خواهد بود.

مزیت انتخاب داور واحد

انتخاب یک داور نسبت به انتخاب چند داور، این مزیت را دارد که معمولاً در رسیدگی و صدور رای تسریع خواهد گردید و احتمال بروز اختلاف و تشتت در فرایند رسیدگی و صدور رای داوری، کاهش پیدا خواهد کرد.

ایران داوری با حضور داوران و مشاوران متخصص در امور داوری آماده ارائه خدمات حقوقی خود می باشند.

دسته‌ها
یادداشت‌ها

اهلیت ارجاع اختلاف به داوری

اهلیت ارجاع اختلاف به داوری

اهلیت ارجاع اختلاف به داوری در قسمت دوم شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری  در این نوشتار بررسی می گردد. در قسمت نخست از شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت نخست) به بیان روند تحکیم نهاد داوری در قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی کشور از طریق وضع ماده ۲۱۱ قانون برنامه پنجم توسعه و سپس تحلیل ماده ۴۵۴ قانون یادشده با ذکر ۸ نکته مهم پرداختم.

شرح و تحلیل ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری 

به شرح زیر، نکات مهم دیگری را مورد شرح و تحلیل قرار می دهم.

ابتدا متن ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی:

کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوی دارند می توانند با تراضی یکدیگر، منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاه ها طرح شده یا نشده باشد و در صورت طرح، در هر مرحله ای از رسیدگی باشد به داوری یک یا چند نفر ارجاع دهند.

1- اشخاصی اهلیت ارجاع منازعه و اختلاف به داوری را دارند که اهلیت اقامه دعوی داشته باشند

الف) اهلیت اشخاص حقیقی برای ارجاع اختلاف و منازعه به داوری:
دارا بودن اهلیت اقامه دعوی و در نتیجه، اهلیت داوری ، برای اشخاص حقیقی در قوانین ایران، بدین معنی است که:

اولاً اشخاص حقیقی دارای بیش از ۱۸ سال سن (به شرط زایل نبودن عقل) اهلیت ارجاع اختلاف و منازعه در همه مواردی که قانوناً مجاز باشد را به داوری دارند.

ثانیاً پسر بالغ (بالای ۱۵ سال قمری)  و دختر بالغ (بالای ۹ سال قمری) اهلیت ارجاع اختلاف و منازعه به داوری را صرفاً در امور غیرمالی دارند.

ثالثاً اشخاص حقیقی تاجر، که حکم ورشکستگی آنان صادر شده باشد از تاریخ صدور حکم ورشکستگی، اهلیت ارجاع اختلاف و منازعه به داوری در امور مالی را ندارند.

رابعاً برابر ماده ۴۵۶ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، اشخاص حقیقی ایرانی تا پیش از حدوث اختلاف، حق التزام به داوری از طریق داوران هم میهن با طرف معامله را ندارند.

ب) اهلیت اشخاص حقوقی برای ارجاع اختلاف و منازعه به داوری:
دارا بودن اهلیت اقامه دعوی و در نتیجه اهلیت داوری ، برای اشخاص حقوقی برای بدین گونه احراز می شود که:

اولاً اشخاص حقوقی، برابر قانون از اصل ارجاع اختلاف و منازعه به داوری، ممنوع نشده باشند.

ثانیاً در اساسنامه اشخاص حقوقی، اصل ارجاع اختلاف و منازعه به داوری، منع نشده باشد.

ثالثاً اشخاص حقوقی تاجر که حکم ورشکستگی آنان صادر شده باشد از تاریخ صدور حکم ورشکستگی، اهلیت ارجاع اختلاف و منازعه به داوری در امور مالی را ندارند.

رابعاً مقامات شخص حقوقی، در هنگام ارجاع اختلاف و منازعه به داوری باید الزامات و شرایط مقرر در قوانین جاری کشور و مقررات اساسنامه شرکت و موسسه متبوعشان را در این مورد، به دقت، رعایت نمایند. همانند مواردی که در اصل ۱۳۹ قانون اساسی آمده است و اشخاص حقوقی دولتی، مکلف به رعایت آن هستند یا مواردی که در ماده ۴۵۶ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، آمده است و اشخاص ایرانی را تا پیش از حدوث اختلاف، از التزام به داوری از طریق داوران هم میهن با طرف معامله، منع کرده است.

2- تراضی در ارجاع اختلاف و منازعه به داوری ممکن است شفاهی یا کتبی باشد

در هر صورت، توافق و تراضی طرفین برای ارجاع اختلاف و منازعه به داوری، نهایتاً در ماهیت و قواره یک قرارداد، جلوه گر خواهد شد.

ارجاع اختلاف و نزاع به داوری بدون وجود یک قرارداد یا توافق ممکن نیست.

این قرارداد می تواند شفاهی باشد یا کتبی. هر چند منعی برای شفاهی بودن قراردادها و از جمله قرارداد داوری وجود ندارد اما از آنجا که جنبه اثباتی و کشف کیفیت توافقات انجام شده و تعیین مرز و موارد صلاحیت داور از طریق قرارداد کتبی قابلیت بهتری دارد بهتر است ارجاع اختلاف به داور از طریق قرارداد کتبی باشد.

قرارداد شفاهی داوری و قرارداد کتبی داوری،از جهت اعتبار، تفاوتی ندارند ولی از حیث اثبات و کیفیت اجرا و… بسیار متفاوت می باشند.

3-منازعه و اختلاف با هم تفاوت دارند

در متن ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تصریح شده است که طرفین می توانند منازعه و اختلاف خود را به داوری ارجاع دهند. قابل ذکر است که منازعه و اختلاف با هم تفاوت دارند و نمی توان منازعه و اختلاف را به یک معنی گرفت و گفت که این دو هیچ تفاوتی با هم ندارند.

اگر این دو واژه، دقیقاً به یک معنی و در معنی هم، قابل بکارگیری بودند قانونگذار برای انتقال یک مفهوم، به صورت پی در پی، از دو واژه، بهره نمی گرفت.

پس باید قائل باشیم که این دو واژه در یک معنی، قابل استعمال نیستند و مبین دو مفهوم مختلف می باشند که اگر در متن ماده یادشده یکی از آنها بکار نرفته بود ممکن بود در جامعیت و مانعیت قانون، نسبت به موارد قابل ارجاع به داوری، اختلاف و اشکال حاصل شود.

الف) منازعه

واژه منازعه و منازعت در فرهنگ لغت دهخدا به معانی زیر آمده است:

مخاصمه، خصومت، نزاع، تنازع، زد و خورد، ستیزگی و خصومت و کشاکش در برآوردن حق، ادعا و نزاع ، جنگ و جدال سخت

حسب برداشت از کتاب “مبسوط در ترمینولوژی حقوق” اثر استاد عزیز و فقیه ارجمند جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، منازعه عموما در جایی به کار می رود که اختلاف به اوج خود رسیده و نزد مقام قضایی، مطرح گردیده و خوانده دعوی، ادعای خواهان را نپذیرفته باشد.

آقای دکتر لنگرودی در منبع یادشده، مرقوم فرموده اند: “پس از طرح دعوی در دادگاه، قاضی، نظرخواهی از خوانده می کند اگر او تسلیم دعوی نباشد منازعه، محقق می شود. دعوی به صرف تحریر دعوی، محقق می شود پیش از آنکه از خوانده، نظرخواهی شود.”

ب) اختلاف

واژه اختلاف در فرهنگ لغت دهخدا به معانی زیر آمده است:

نقیض اتفاق، عدم موافقت، ناسازگاری، ناسازواری، با یکدیگر خلاف کردن، عدم موافقت در رای و عقیده

حسب برداشت از کتاب “مبسوط در ترمینولوژی حقوق” اثر استاد عزیز و فقیه ارجمند؛ جناب آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، بکار رفتن واژه اختلاف در مواردی همچون اختلاف دادگاهها، اختلاف در تصرف، اختلاف در صلاحیت، اختلاف در شهود و… نشان می دهد اختلاف، مرحله نظری ناسازگاری طرفین با هم است. مرحله ای است که طرفین در مقدمه منازعه هستند و هنوز به مقام قضایی، رجوع نکرده اند.

از طرفی، چون در ادامه ماده ۴۵۴ قانون آئین دادرسی مدنی، اینگونه آمده است که …”خواه در دادگاه مطرح شده یا نشده باشد” ….

بنابراین می توان گفت :

منازعه خصومت و اختلافی است که در دادگاه مطرح شده و خوانده دعوی در مقام پاسخ به آن برآمده است و اختلاف، ناسازگاری و مساله ای است که هنوز در دادگاه، مطرح نشده است.

پس اگر موضوعی که در دادگاه طرح شده به داوری، ارجاع شود می گوییم منازعه به داوری ارجاع شد (ارجاع منازعه به داوری) و اگر هنوز در دادگاه مطرح نگردیده است می گوییم اختلاف به داوری ارجاع گردید. (ارجاع اختلاف به داوری).

ایران داوری با حضور داوران و مشاوران متخصص در تمامی حوزه های مربوط به داوری همچنین رفع سوالات حقوقی شما در خصوص اهلیت ارجاع اختلاف به داوری به صورت آنلاین و حضوری خدمات خود را ارائه می نماید.

دسته‌ها
یادداشت‌ها

داوری در آئین دادرسی مدنی

داوری در آئین دادرسی مدنی

داوری در آئین دادرسی مدنی و همچنین شرح و تحلیل ماده 454 قانون آئین دادرسی مدنی در باب داوری (قسمت نخست) در این نوشتار بررسی می گردد.

قانونگذار ایران در اجرای ماده ۲۱۱ قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور به طور کلی و باب هفتم قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی بطور مشخص طی مواد ۴۵۴ تا ۵۰۱ حل اختلاف در امور مدنی از طریق داوری را مورد توجه قرار داد و سازمان و ترتیب ،برای آن مقرر کرد.

نوید ایجاد نهاد مستقل داوری هم در قانون برنامه پنجم توسعه کشور داده شده که امیدواریم بزودی عملی شود.

فواید مقررات داوری :

کاهش رجوع مردم به مراجع قضایی برای فصل خصومت

آزاد سازی ظرفیت های مردمی و ساماندهی و استفاده از آن در جهت مدیریت تعارضات و اختلافات

بهره گیری بیشتر از اصل آزادی اراده در حقوق مدنی 

همچنین جاری کردن آن در فصل خصومت های مدنی و شیوه آن، تقویت نقش و بنیه علمی و اجرایی مردم برای غنی کردن حقوق مدنی، گسترش فرهنگ حقوقی و قضایی مردم و تولید علم در این زمینه بویژه با توجه به تعداد زیاد دانش آموختگان حقوق در ایران از جمله فواید این مقررات است.

البته نقاط ضعف و قوت هر نهاد و قاعده ای به اقتضاء محیط و شرایط حاکم، در مسیر اجراء آشکار می گردد.

عرف عام و خاص

پیرامون هر قانونی، عرف عام و خاص آن و رویه قضایی مرتبط با آن ایجاد و تقویت می شود و خود به منبعی برای علم حقوق و وضع قانون از سوی قانونگذار و استناد برای قضات و داوران تبدیل می شود.

زمینه ها و ضرورت های بازنگری در مقررات به منظور کارآمدسازی هر چه بیشتر آنها نیز پس از اجرای قوانین موجود، روشن و معین می گردد.

نهاد داوری نیز مشمول همین قاعده است. بدان امید که این نهاد، تقویت گردد و سبب شود که ثمرات امور مردم به مردم سپردن در این بستر، بیش از پیش نمایان گردد.

شرح و تحلیل داوری:

شرح و تحلیل داوری در ماده ۴۵۴ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی :

“ﻛﻠﻴﻪ ﺍﺷﺨﺎﺻﻲ ﻛﻪ ﺍﻫﻠﻴﺖ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﺩﻋﻮﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﺮﺍﺿﻲ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﻭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻩ ﺩﺭ ﺩﺍﺩﮔﺎﻫﻬﺎ ﻃﺮﺡ ﺷﺪﻩ ﻳﺎ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻃﺮﺡ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺭﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﺎﺷﺪ  ﺑﻪ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺭﺟﺎﻉ ﺩﻫﻨﺪ.”

داوری در لغت و علم حقوق :

1- داوری در لغت فارسی به معنی قضاوت کردن آمده است.(فرهنگ معین)

2- داور در علم حقوق ، به کسی گفته می شود که سمتی در دستگاه دولتی ندارد ولی در مرافعات، رسیدگی قضائی کرده و فصل خصومت نموده و رای می دهد و داوری، همان فعل داور است.

داوری قراردادی و اجباری یا قهری :

3- داوری اگر ناشی از توافق طرفین برای ارجاع قضیه به داوری باشد آن را داوری قراردادی و اگر به حکم قانون باشد آنرا داوری اجباری یا قهری گویند. (دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق)

4- داوری موضوع باب هفتم قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی از جنس داوری قراردادی است و ما در این مبحث به داوری قهری کاری نداریم.

5- کلمه اشخاص در این ماده، اطلاق دارد بر اشخاص حقیقی و حقوقی.

اهلیت برای ارجاع به داوری :

6- اشخاص حقیقی وقتی اهلیت اقامه دعوی و در نتیجه اهلیت ارجاع رفع تنازع به داوری دارند که اولا بالای ۱۸ سال سن داشته و عاقل باشند و ثانیا از تصرف و اعمال حق در اموال خود منع نشده باشند.

مثلا تاجری که حکم ورشکستگی او صادر شده در امور مالی خود اهلیت اقامه دعوی نخواهد داشت و امکان انتخاب داور هم ندارد. (مستنبط از مواد ۲۱۱ و ۲۱۲ و ۹۵۸ و ۱۲۰۷ قانون مدنی و ماده ۸۶ و بند د ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و مواد ۴۱۸ و ۴۱۹ و ۴۲۰ قانون تجارت)

7- اشخاص حقوقی غیر دولتی و غیر عمومی برابر اساسنامه و مصوبات مجامع عمومی و هیات مدیره خود حسب مورد با مصوبه هیات مدیره یا با تصمیم مدیر عامل (در صورت تصریح در اساسنامه شرکت یا تفویض اختیار از سوی هیات مدیره) در حدودی که اساسنامه و مصوبات آنها اجازه داده از طریق مدیرعامل خود اهلیت انتخاب داور و ارجاع حل منازعه به داوری را خواهند داشت منوط به آنکه حکم ورشکستگی آنها صادر نشده باشد.

بررسی اصل 139 قانون اساسی :

8- اشخاص حقوقی دولتی و عمومی برابر اصل ۱۳۹ قانون اساسی که مقرر داشته “ﺻﻠﺢ‏ ﺩﻋﺎﻭﻱ‏ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ‏ ﺍﻣﻮﺍﻝ‏ ﻋﻤﻮﻣﻲ‏ ﻭ ﺩﻭﻟﺘﻲ‏ ﻳﺎ ﺍﺭﺟﺎﻉ‏ ﺁﻥ‏ ﺑﻪ‏ ﺩﺍﻭﺭﻱ‏ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻮﺭﺩ, ﻣﻮﻛﻮﻝ‏ ﺑﻪ‏ﺗﺼﻮﻳﺐ‏ ﻫﻴﺄﺕ‏ ﻭﺯﻳﺮﺍﻥ‏ ﺍﺳﺖ‏ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ‏ ﺍﻃﻼﻉ‏ ﻣﺠﻠﺲ‏ ﺑﺮﺳﺪ.

ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﻱ‏ ﻛﻪ‏ ﻃﺮﻑ‏ ﺩﻋﻮﻱ‏ ﺧﺎﺭﺟﻲ‏ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻬﻢ‏ ﺩﺍﺧﻠﻲ‏ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ‏ﺗﺼﻮﻳﺐ‏ ﻣﺠﻠﺲ‏ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺳﺪ. ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻬﻢ‏ ﺭﺍ ﻗﺎﻧﻮﻥ‏ ﺗﻌﻴﻴﻦ‏ ﻣﻲ‏ﻛﻨﺪ” بایستی قبل از ارجاع امر به داوری به مفاد قانون اساسی و مقررات خاص ناظر بر خود توجه داشته باشند.

بنابراین اشخاصی که اهلیت قانونی اقامه دعوی ندارند اهلیت تراضی برای ارجاع رفع تنازع به داوری را هم ندارند.

9- برابر ماده ۴۶۶ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، اشخاص، حتی با تراضی یکدیگر نمی توانند اشخاص فاقد اهلیت قانونی و اشخاصی که با حکم قطعی دادگاه یا در اثر آن از داوری محروم شده اند را به عنوان داور مرضی الطرفین برگزینند و رفع تنازع را به آنها ارجاع دهند.

ایران داوری به عنوان مرکز تخصصی داوری در ایران آگاهی های لازم را در زمینه داوری در آئین دادرسی مدنی و اصول و قواعد حاکم بر آن را به متقاضیان ارائه می نماید و به مشاوره آنلاین و حضوری ارائه می نماید.

دسته‌ها
رویدادها

داوری در اتاق تعاون

داوری در اتاق تعاون

داوری در اتاق تعاون مورد قبول واقع شده است به عبارتی اتاق‌های تعاون می‌توانند در دعاوی، داور باشند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، معاون امور تعاون در خصوص جایگاه حقوقی یا قضایی آراء مراکز داوری اتاق‌های تعاون در خصوص رسیدگی به دعاوی گفت:

اگر بین شرکت‌های تعاونی یا بین تعاونی ها و اتحادیه‏‌ها یا افراد حقیقی و حقوقی دیگر که مرتبط به بخش تعاون هستند اختلاف نظری و دعوی بر سر مسائل مختلفی از قبیل مالی، حقوقی، عضویت و… رخ بدهد اتاق‌های تعاون بر مبنای اساسنامه‌‏ی تشکیل اتاق تعاون می توانند به عنوان داور، ورود کنند.

حسینی‌نیا تاکید کرد:

البته این داوری به روش ” کدخدامنشی” بوده با این تفاوت که ضمن اینکه نافی آراء مراجع قضایی کشور نیست

اما در جریان رسیدگی می‏‌تواند به عنوان مبنا و مرجع تصمیم گیری قضات، به شمار آید.

وی افزود: به عبارت دیگر {این داوری} یک نظر کارشناسی است که می‏‌تواند مبنای رأی دادگاه های حقوقی قرار گیرد.

اما بر اساس آنچه از اجرای این قانون برداشت می‌شود،

چنانچه دعوی طرفین با رأی مرکز داوری {اتاق تعاون} حل شد باعث کاهش فرآیندهای رسیدگی قضایی در دادگاه ها و کاهش حجم کاری رسیدگی به پرونده های حقوقی خواهد شد.

ایران داوری مرکز تخصصی داوری در ایران است.

که  مشاوران و داوران مجرب و متخصص در آن آماده ارائه خدمات داوری می باشند.

دسته‌ها
یادداشت‌ها

داوری در شرکت های با مسئولیت محدود

داوری در شرکت های با مسئولیت محدود

داوری در شرکت های با مسئولیت محدود ،در صورت بروز اختلاف میان شرکای شرکت های با مسئولیت محدود در این نوشتار بررسی می گردد.

چون مشاهده می شود که داوری، به عنوان یکی از روش های حل اختلاف شرکاء در نمونه فرم اساسنامه شرکت های با مسئولیت محدود مورد اشاره قرار گرفته است و شرکاء با امضاء اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود که در حقیقت قرارداد شراکت بین آنهاست به حل اختلاف از طریق داوری، متعهد شده اند و بدین ترتیب امکان رجوع به مراجع قضایی را برای خود محدود نموده اند و در هنگام بروز اختلاف این نکته مهم را مورد غفلت قرار می دهند.

در ادامه سلسله مباحث کوتاه و کاربردی خود تحت عنوان بایسته های حقوقی برای سهامداران و شرکاء و مدیران شرکت ها طی این نوشتار، به تشریح چند و چون داوری در اختلافات بین شرکای شرکت با مسئولت محدود می پردازم.

داوری در اختلافات بین شرکای شرکت با مسئولت

داوری یکی از روش های تخصصی، سریع، کم هزینه، کارآمد و غیر دولتی رفع اختلاف است که از گذشته های دور، مورد علاقه و کاربرد بازاریان، کسبه و فعالان اقتصادی ایران بوده است.

در سال های اخیر نیز توجه بیشتری بدان مبذول گردیده و اکنون به عنوان یکی از روش های نسبتاً شناخته شده رفع اختلاف، حتی در اساسنامه شرکت های با مسئولیت محدود ایرانی نیز جای خودش را یافته و به کار گرفته می شود.

اساسنامه شرکت، که در هنگام تاسیس شرکت با مسئولیت محدود همه شرکاء آن را امضاء می نمایند در حقیقت، همچون قرارداد همکاری و شراکت شرکاء عمل می کند و عمل به آن و تعهد به رعایت آن از وظایف و تعهدات همه شرکاء و نیز مدیران شرکت به شمار می رود.

اگر در اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود، شرط شده باشد که اختلافات بین شرکاء باید از طریق داوری و حکمیت ، حل و فصل گردد اعم از آنکه شخص معینی به عنوان مرجع داوری و داور، تعیین شده یا نشده باشد شرکاء متعهد خواهند بود در موارد اختلاف بین خود و در صورتی که از طریق مذاکره، موفق به رفع اختلاف و حل مساله نشدند به داوری رجوع نمایند.

به طور مثال اگر در اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود، آمده باشد که:

“شرکاء توافق نمودند که اختلافات حاصله بین خود را و شرکت را از طریق داوری و حکمیت حل و فصل نمایند” این بدان معنی است که هیچ یک از شرکای شرکت با مسئولیت محدود نمی تواند در صورت بروز اختلاف با سایر شرکاء و نیز با شرکت، مستقیماً به مرجع قضایی رجوع نماید بلکه ابتدا باید از طریق رجوع به داور و حکم مرضی الطرفین، رفع اختلاف نماید و مادامی که به داوری، رجوع نشده باشد طرح دعوی در دادگاه، ارزش قانونی نخواهد داشت و دادگاه نخواهد توانست در موضوعی که به داوری ارجاع شده است وارد رسیدگی شود.

در فرضی که در اساسنامه شرکت با مسئولیت محدود برای رفع اختلاف بین شرکاء، مرجع یا شخص معینی به عنوان داور مرضی الطرفین مورد قبول قرار گرفته باشد هر یک از شرکاء می تواند مستقیماً به او رجوع و درخواست کتبی خود برای داوری را همراه با تشریح اختلاف پیش آمده و خواسته خود مطرح سازد و اگر از مرجع یا شخص معینی به عنوان داور مرضی الطرفین، نامی نبرده باشد طرفین اختلاف، ناگزیر خواهند بود در زمان بروز اختلاف، برای تعیین داور مرضی الطرفین، توافق کنند و اگر برای تعیین داور مرضی الطرفین به توافق نرسیدند باید از طریق مرجع قضایی برای تعیین داور، اقدام نمایند.

در تعیین داور مرضی الطرفین برای رسیدگی به اختلافات شرکاء :

با یکدیگر یا اختلافات آنان با شرکت، بهتر است داوری انتخاب شود که نسبت به مقررات قانون تجارت در باب شرکت های تجاری و ماهیت و ساختار شرکت با مسئولیت محدود تخصص و اشراف لازم را داشته و در عین حال، متعهد به بی طرفی و رعایت انصاف باشد و از مبانی کارشناسی و شفاف و دقیقی در رسیدگی و صدور رای داوری، پیروی نماید و نیز بهتر است طرفین به هنگام تعیین داور مرضی الطرفین، حدود صلاحیت داور، مدت داوری، ترتیبات خاص مورد نظر برای رسیدگی داور و شیوه ابلاغ رای داور را نیز مشخص نمایند.

ایران داوری به عنوان مرکز تخصصی داوری با حضور داوران و مشاوران مجرب و متخصص در داوری آماده ارائه خدمات خود در خصوص داوری در شرکت های با مسئولیت محدود نیز می باشد.

دسته‌ها
قوانین داوری داخلی

داوری در حقوق مالکیت فکری

داوری در حقوق مالکیت فکری

داوری در حقوق مالکیت فکری یا داوری در نقشه جامع علمی کشور در بند 11 از بخش سیاست های اجرایی بیان شده است.

بخش دوم : سیاست های اجرایی

بند 11- تسهیل داوری و حل اختلاف تخصصی مسائل مربوط به مالکیت فکری در مراجع تخصصی و حقوقی و غیر دولتی.

در خصوص رفع ابهامات و سوالات تخصصی خود در خصوص داوری در حقوق مالکیت فکری و  سایر مسائل حقوقی خود با مشاوران و داوران متخصص ما در ایران داوری در ارتباط باشید.

دسته‌ها
آراء هیئت عمومی دیوان عدالت اداری قوانین داوری

اصل 139 قانون اساسی برای داوری

اصل 139 قانون اساسی برای داوری

اصل 139 قانون اساسی برای داوری مقرر می دارد :

اصل 139

“صلح دعاوی راجع به اموال عمومی و دولتی یا ارجاع آن به داوری در هر مورد موکول به تصویب هیأت وزیران است و باید به اطلاع مجلس برسد. در مواردی که طرف دعوا خارجی باشد و در موارد مهم داخلی باید به تصویب مجلس نیز برسد. موارد مهم را قانون تعیین می کند”

علی الأصول ماموران دولت در زمان انعقاد قرارداد داوری مکلف هستند حسب مورد مصوبه هیأت وزیران یا مصوبه مجلس شورای اسلامی را اخذ کنند.

نظر به این که مصوبه معترض عنه پس از تنظیم قرارداد داوری صادر شده است و مفاد اصل 139 قانون اساسی در آن رعایت نشده است. خلاف قانون تشخیص داده می شود و با استناد به بند یک ماده 19 و ماده 42 قانون دیوان عدالت اداری ابطال می شود.

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

رأی شماره 138 – 139 مورخ 22 خردادماه 1391

اخذ مصوبه هیات وزیران در اجرای اصل 139 قانون اساسی برای داوری، باید همزمان با انعقاد قرارداد باشد.